دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

غم

دو سه روزه که خیلی ناراحت تر از قبل شده بودم تا اینکه یه هو خبر فوت یکی از دوستان قدیمی را شنیدم که خیلی ناراحت شدم . بنده خدا ما را ناراحت تر کرد .ولی خوشبحالش که این دنیا را با تمام متعلقاتش رها کرد و رفت .

یادم به یه مثل روسی افتاد که :

  گاهی آنقدر غرق در آرزوهایت هستی که فراموش می کنی آرزوی کسی هستی

گورستان دنیا

ای دل در گــورســتـان دنـیـا بـــر ســر مــزار مــــن مــیــا

اگر آمدی با چشم بسته گریان بیا

 

بـگـذار در تنـهـایی وشــبهــا نــالــه و فـــریــاد ســـر دهـم

که شاید ناله در بی کسی کنم

 

 

رفتن

تو میتونی بری ...

ولی یادت باشه حالا که رفتی خاطراتت را با خودت ببری .  یادت باشه کسی چشم انتظارت نیست .یادت باشه برام مهم نیست .یادت باشه عشق تمام شده . یادت باشه خیلی ها رفتن و با یادشون زندگی میکنیم . یادت بشه من همون نیستم . یادت باشه . اینو همیشه یادت باشه من این لالایی را بلد نبودم . روحم تشنه نیست هیچی برات ندارم که بخواهی بمونی . یادت باشه و برو که من هیچ وقت یادم نمی ره برای پشیمونی و ندامت دیگه دیر شده است .

کلام آخر :

 

توبه گرگ مرگ است

 

خاموشی

تو خاموشی خونه خاموش

شب اشفته گل فراموشه

بخواب که امشب پشت این روزن شب کمین کرده روبروی من

تب آلوده تلخ و بی کوکب شب ، شب غربت شب همین امشب

 

16-06841 Silent Sentinel

 

روز پدر

امسال دومین سالی هست که پدر نیست هیچ تکاپو و هیجانی برای روز پدر ندارم چون پدر را مدت ها پیش با بدترین خاطره ممکنه از دست داده ام و همچنین زندگی خود را با تلخ ترین لحظه های ممکنه ....  مدت زیادیه که دیگه چیزی برای موندن ندارم

 

روحت شاد 

 

من

 

 

یاد ایام جوانی

عمریست از کوزه شکسته می خوریم امروز برای ما کلمن پلاستیکی کادو میارن . عجب روزگار غریبی است . عشق را گدایی نکنید زیرا هیچگاه چیز با ارزشی به گدا داده نمی شود .  

 

 

شیشه ی دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست این دل با نگاهی سرد خرد و پر پر می شود