دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

مسیر

بعضی وقت ها باید یه مسیر و هی بری و بیایی تا بتونی اشتباهات را درست بکنی ، زندگی مسخرس ولی باید ادامه بدم ،  ولی نمی دونم چرا وقتی از شیراز بر میگرم آبادان انقدر دلم میگیره انگاری داره وارد خود افسردگی میشم ، فکنم محیط کاری ام اینطوری شده .


پ ن : کورش اغلش غریبب ، کیک بوکسینیگ ،  دادگاه ، مسعود ، وکیل ،  بانک رفاه ،  ناهار و سرهنگ و دسپختش ، یه روز کوتاه خوب ، یه تیپ خوشکل ، خاطرات احسان و دکتر و یه خاطره قدیمی برای خودم .

لبان

این که نگاهت نمی کنم یعنی گرفتار توهم ، گوه به این زندگی ...

مشکل

وقتی مشکلات زیاد میشه
وقتی دلت واسه خودت میسوزه
وقتی که کسی نیست
وقتی که دستای تو واسم قفسه
وقتی دلت گرفتس
وقتی نقطه ها ادامه دارن

 شاید

تو نخواهی فهمید نه نفس های ِ مرا نه دل ِ تنگ ِ مرا.
تو به دنیای خودت می نگری
تو مرا بهر ِ خودت می خواهی ، نه مرا می خواهی

پراید - مزدا 3 - اصفهان - شیراز _ شاپور - جغد - شغل - هیراد و تولدش - دسته گل بی بهونه - پروتز - کلانتری - دعوا - شاهد 

شب هفته

تلاش برای شادی ، مخفی شدن درون خود ، کافه هم داره تعطیل میشه ، آماده شدن برای دادگاه و ...