دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

11 این ماه

11 این ماه روز مادر ، چند تا اتفاق خوب ، جشن ، رفتن ، کلاس سی ، دایی مرتضی ، جی جی ، دوماد 2 ، دوماد 3 ، سان ا لاو ، پارچه فرهنگ ، لیلا ، بارون های تند و تند که فرصت نشد زیبای هاشونو حس کنم .


این روز ها خونه نشین واقعی شدم ولی عکس یه سرهنگی را دارم تو اروند کنار وقتی میبینمش نمی دونم یه حس خوبی پیدا میکنم .


پ ن :


وقتی زمان مرگم فرا برسد، کسی که باید بمیرد منم. پس اجازه دهید همانطوری که می‌خواهم زندگی کنم و دلبستن جز نا امیدی چیزی نداره ...


اردیجهنم 2

ما خیلی وقته رفتیم  ، همین جاییم چند تا مغازه اون طرف تر .....

اردیبشهت ینی اردیجهنم

دوستش ندارم ، این ماه ماه هوای شیرازه ، ماه هوای سرهنگ ، تو این ماه چند بار شیراز رفتم ، تو این ماه باید رخت ببندیم ، تو این ماه باید مثل ماه های پیش دنبال چیزی نگردم .


پ ن : اروسیه ، گلی ، سید آرش ، و ..... یه زندگی سانسور کرده ...