دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

سمنو

دل تا امد با تئوی اشنا شد رفتی .

لعنتی برای وی انقدر ناز کرد و دست و لابم انقدر بسه بوئ که تو دو تا دیدار فقط سیرش کردم .


 #س ، خاطرات وحشی بازی ، دستات ، همه #تو که نیستی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد