در شش دی ماه امسال وختی بعد سال از مشکلات رها شده بودم یه مسیح آمد که :
کجایی ؟
آبادان
عه منم ابادانم
شب ببینمت
حتما با کله میام
و این بود گه بعد 5 سال سرهنگ را در شب تولدم در خرمشهر قهرمان زیر پل نچدان جدیدش دیدم و شمع فوت کردیم . و یه خاطره خوب ساختیم .
پروردگارا ممنون