دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

زمستان ماندگار

واقعاٌ واقعاٌ نمی دونم این زمستون چی است؟
چرا؟ اخه چرا یک سال واسه خودت واسه آیندت جون بکنی : روزی ۴ ساعت بخوابی یه روزی که هنوز یادم نمیره روزی یک وعده غذا بخوری ساعت ۳ شب پست بدی از خستگی  سو هاضمه بگیری نتونی کار کنی و خیلی چیز ها.. و این که همه جوانها دارن و تو واسه این خواستی رو پای خودت باشی نباید داشته باشی  یا این که اصلاٌ بهش فکر نکنی........

واقعاٌ لعنت به این زمستون که تا دی ماه میخواد بشه همه زندگی رنگی یک ساله من بر باد هوا میبرود و از دور گاه برای من بدرود میفرستد ........
و این باد نفرین شده که واقعا یونانی هادرست میگن که به باد اعتماد نکن راست میگن.
دیگه بریدم...
دیگه بریدم دل خوشی هامو ازم گرفتن  و دارن میگیرن . آخه ما نباید عاشق بشیم ما نباید بخندیم ما نباید خوش باشیم ما نباید تند تند نفس بکشیم ما......
نمی دونم اوسا کریم  تا کی میخواد این جوری بامون تا کنه.....! دیگه بریدم نمی دونم به کدام سو برم.
 برام دعا کنید و برای دوستی که شما بلاگر های آبادانی میشناسید برا ی اون هم دعا کنید.

آهنگی با همین حس و حال دانلود کنید .

روز نوشت ۲۵

بارونه و شدیداٌ درو دیوار رو خیس کرده  بچه تیتیش مامانی ها یا با آژانس میان بیرون یا اصلا نمی یان اوضاع و بازار داخلی چت داغون و کار کساد  یوز های خونگی هم همین طور آن میشن و ترافیک خط  بالاست .
امروز صبح یه آقایی در کامنت به ما میگه دزد فلش.  تو از یه سایتی فلش سایتتو را دزدیدی.!!!!!
من یه فلشی دیدیه بودم ازش خوشم آمد طرح فلش خودمو  از اون الهام گرفتم .
حالادر صورتی که اون فلش فقط یه بنر تبلیغاتی بوده و نه فروشی و نه سورس آن برای دانلود موجود بوده من نمی دونم این داداش ما چی میگه؟

از مهاجر دیار عاشق که به من سر میزنند تشکر میکم.
تو وب گردی های دیروزم یه لینک پیدا کردم که ۲ ساله  تو فکرش بودم ....؟؟؟
درسته حدس نزدید....!
آهنگ های فیلم از کرخه تا راین و فیلم یوسف گمگشته و .......
شما میتونید لینک دانلودشو تو این صفحه ببینید.

روز نوشت ۲۲

حال و حوصله زیادی ندارم فکر کنم مال اینه که ناهار نخوردم امروز در حال وب گردی بودم  بخ یه سایت در رابطه با هاست و دامین که تو زنده رود تبلیغ داده بود  بر خوردم و تلفونو براداشتم و زنگ زدم به یارو گویا یارو ه از این ها بود که دو دستی مشتری میقاپه .........

از قضا طرف آبادانی در آمد و  همشهری شدیم و کا بچه آبودان وعه از این حرف ها... .طرف مدیر فروش  شرکت فرا رایانه بود مثل این خروس تو سریال ملکی ایر لاین که سیریشه...!!!

 کلی خوش وش رد و بدل شماره و آدرس و این کارها قرار شد که نمایندگی جنوبش به من زنگ بزنه و اگه بتونیم از اون هاست و دامین بخریم
شرایط خوبی داشت و آدم با حالی هم بود قرار شد بیاد آبادان یه سر هم بیاد طرفمون خلاصه ببینیم میتونیم ازش هاست و دامین ارزون بگیریم


امروز وب گرد یخودم را تو دو ساعت تو سایت زنده رود و کلیپ و لینک هاش گذرندم
سایت این رفیقمون هم فرابرد دات کام بود تا یادم نرفته

راهنمای جامع فارسی Scholar Google

هر دانشجویی چه در طول دوران تحصیل خود(برای انجام طرحهای تحقیقاتی) و چه در پایان آن(برای پایلن نامه) حتما" نیاز به جستجوی مقالات online دارد.google جدیدا" جستجوگر علمی خود را راه اندازی کرده است که از همه جستجوگرهای علمی فعلی جامع تر است.ما هم دیدیم بد نیست که راهنمای آن را برای شما ترجمه کنیم.
Google Scholar این توانایی را به شما می دهد که search کامل آکادمیک و علمی در سرتاسر دنیای وب انجام دهید.وقتی که کلمه ای را search می کنید، نتایج آن بر اساس پاسخ به سؤال شما اولویت بندی می کند که این اولویت بندی نیز براساس ناشر، مؤلف و full text می باشد.همچنین به طور اتوماتیک به شما نشان می دهد که هر مقاله در چند مقاله دیگر به عنوان مرجع استفاده شده است(cite)، حتی اگر آن مقالات online نباشند، در صورتیکه این امکان فقط در نشریه های offline و کتابها قابل دسترسی است.
Frequantly Asked Quastion(FAQ) :(سؤالهایی که معمولا" پرسیده می شوند)
1- چگونه می توان مقاله تألیفی خود را یافت؟
فقط کافی است نام خود را در search box تایپ کنید.اگر چندین مقاله را تألیف کرده اید و می خواهید نتایج جستجوی خود را محدود کنید، پیشوند “author” را نیز تایپ کنید.اگر به دنبال مقاله ای از خود در موضوع خاصی هستید keyword خاصی را نیز اضافه کنید.مثلا" author:mccarthy artificial intelligence.
2- چگونه باید مقاله خاصی را جستجو کرد؟
ابتدا نام خانوادگی اولین مؤلف مقاله را تایپ کنید و سپس چندکلمه از عنوان مقاله را نیز به صورت یک phrase در (“”) تایپ کنید. مثلا" author:witten "string theory dynamics".
3- چرا بعضی از مقالات علامت گذاری هستند(کنار عنوان آنها درسمت چپ، نوشته شده citation) و نمی توان روی آنها کلیک کرد؟
این مقالات ، مقالاتی هستند که در دیگر مقالات به عنوان مرجع استفاده شده اند ولی عملا" online نیستند.تعداد زیادی از منابع علمی هنوز online نیستند.مثلا"
[CITATION] The urban atmosphere as a non-point source for the transport of MTBE and other volatile organic…
4- آیا google scholar شامل کتاب هم می شود؟
در حقیقت بله.زمانیکه مراجع یک کتاب در دسترس جستجوگر باشند، شما کتاب دریافت خواهید کرد.همچنین شما می توانید با استفاده از Library Search نزدیکترین کتابخانه به خود را که دارای این کتاب باشد، را پیدا کنید.یا از web search جهت یافتن منابعی که این کتاب را می فروشند، استفاده کنید.
5- چرا یک مؤلف باید خواستار قرارگیری مقالاتش در google scholar باشد؟
چون که تألیفات یک مؤلف ارزش بالقوه ای برای کسانی که از آنها بی خبر هستند، دارند.بنابر این با قراردادن آنا در google scholar دیگران آنها را می بینند و از آنها استفاده می کنند و بر اساس آنها کارهای دیگری انجام می دهند.
6- چگونه می توان تألیفات خود را در google scholar قرار داد؟
Google scholar به طور شبانه روزی در حال اضافه کردن منابع خود است.اگر مقاله شما online است ولی آن را نیافتید از ناشر و یا مجمع علمی خود بخواهید تا با google scholar تماس بگیرند تا مقاله شما نیز در google scholar، index شود.
7- اگر توضیحات در مورد مقاله ای اشتباه باشد، چه باید کرد؟
لطفا" جزئیات را با google scholar در میان بگذارید تا اشکالات را اصلاح کنند.
8- یک ناشر چگونه می تواند آثار خود را در google scholar قرار دهد؟
اگر آثار شما online باشند، جستجوگر به راحتی آنها را پیدا خواهد کرد.لازم است شما حداقل abstractها(خلاصه مقالات) را به کسانی که مشترک شما نیستند ولی از طریق google وارد می شوند، نشان دهید.برای بحث در مورد جزئیات از طریق e-mail با google scholar تماس بگیرید.E-mail:scholar-publisher@google.com
9- بعضی ها عقیده دارند که با لینک دادن به یک web page دیگر، قانون copyright رعایت نمی شود؟
سیاست google scholar بر این است که به سؤالهای در مورد Digital Millenium Copyright Act.پاسخ دهد.برای اطلاعات بیشتر به www.google.com/dmca.html مراجعه کنید.
Accessing and Citing:(سؤالهایی در مورد مراجع و دسترسی به مقالات)
1- چه نسخه هایی از یک مقاله قابل دسترسی است؟
بستگی به منبع مقاله دارد.می توانید full text مقالات را از طریق Open access journals(مجلات رایگان) دریافت کنید.برای مقالاتی که در این مجلات نیستند شما و یا مؤسسه شما باید با آن مجلات مشترک شوید.بدون توجه به منبع، شما باید بتوانید برای تمام مقالات، abstract را مشاهده کنید.
2- برای مثال دانشگاه ما با Journal of Prosimian Dialectical Reasoning مشترک شده است.چگونه می توان full text مقالات آنها را خواند؟
لطفا" با کتابخانه دانشگاه خود کنترل کنید، ممکن است نیاز باشد که شما از طریق library proxy و یا campus computer ، search را انجام دهید.
3- چرا وقتی روی PDF کلیک می شود، خلاصه مقاله را به فرم HTML دریافت می شود؟
شاید نیاز باشد که شما مشترک شوید و یا از یک مکان خاص مثل کتابخانه دانشگاهتان search را انجام دهید.معمولا" اطلاعات و یا لینک مربوط به خرید مقاله را در خلاصه مقاله می بینید.
4- هیج راهی وجود دارد که بدون مشترک شدن، به full text ها دسترسی پیدا کرد؟
باید به کتابخانه ها مراجعه کرد.
اگر به صورت online و بدون اشتراک می خواهید به full text ها دست یابید، شاید بتوانید نسخه های پیش از چاپ مقاله را ببینید.
اما بدانید که نسخه های قبل از چاپ دوباره ویرایش شده و تغییرات زیادی می کنند.
5- چگونه باید مقالاتی را که در google scholar پیدا می کنید، ارجاع دهید؟
همانطور که دیگر مقالات را ارجاع می دهید.باید نام مؤلفین، عنوان، مجله، شماره چاپ و ...را لیست کنید.البته مجلات مختلف روشهای مختلفی برای ارجاع دارند.
6- چرا URL که از google scholar گرفته اید را ارجاع ندهید؟
ممکن است URL ها هنگام انتشار مقاله قابل مشاهده نباشند و در نتیجه ارجاع شما بی مورد خواهد بود.
7- اگر بخواهید یک لینک را در مقاله خود قرار دهید، کدام URL را انتخاب می کنید؟
باید URL ای را انتخاب کنید که برای مدت طولانی اعتبار داشته باشد.برای مثال یک لینک از Digital Object Identifier درdx.doi.org . DOIs نامهای دائمی برای مقالات هستند.

حالا اصلا" آدرس این سایت را می دانید؟؟ !!!!!!
بله.Scholar.google.com

برگرفته از سایت گواشیر

سه دستی دامین‌هاتون رو بچسبید!!

اخیرا این ICANN که اختیار دامین‌ها دستشه، یک خورده قوانین مربوط به Transfer رو تغییر داده. تغییراتی که ممکنه باعث بشه، خیلی‌ها به علت بی‌توجهی، Domain هاشون رو از دست بدن.

قضیه از این قرار است که در قوانین جدید، اگر بخواهید یک Domain که Status آن Active باشد را Transfer کنید، یک ایمیل برای آدرس‌ ایمیلی که به عنوان صاحب دامین در Whois مشخص است، ارسال می‌شود. حال اگر آن شخص به مدت 5 روز به این نامه جواب ندهد، ایمیل «جواب داده شده» فرض شده و دامین، منتقل می‌شود! به همین سادگی. (در قوانین قدیم طرف حتما باید روی لینک موجود در ایمیل کلیک می‌کرد و اگر به نامه جواب نمی‌داد، عملیات Transfer کنسل می‌شد) در ضمن این قوانین از تاریخ 21 نوامبر سال 2004 فعال شده است و در حال اجراست.


با توجه به توضیحات بالا، اگر ایمیل ادمین دامین را 5 روز چک نکنید یا کسانی که دامین را برای شما ثبت کرده‌اند و ایمیل خودشان را به عنوان ایمیل ادمین دامین قرار داده اند، ایمیل را 5 روز چک نکنند ( که چقدر از این شرکت‌های بی‌مسئولیت زیاد پیدا ‌می‌شه !! ) و یا یک ایمیل پرت قرار دهید، احتمال اینکه دامین شما دزدیده بشه، خیلی زیاده!! (یعنی دامین‌ دزد‌ها فعلا نون‌شون تو روغنه)

و اما چاره چیست!؟


توضیحات بالا برای دامین‌هایی بود که حالت Active دارن، حال آن‌که اگر Status دامین شما Lock باشد، هیچ خطری شما را تهدید نمی‌کند! REGISTRAR-LOCK کردن دامین را هم اکثرا فردی می‌تواند انجام دهد که، دامین را برای شما ثبت کرده است! (شرکت ثبت دامین) در برخی از موارد خود شما نیز، در کنترل پنل دامین می‌توانید این کار را انجام دهید.


برای اینکه ببیند دامین شما اکتیو هست یا لاک، اینجا را ببینید ( آدرس دامین خود را به جای عظمت دات کام وارد کنید )

لینک این مطلب از وبلاگ امیر عزمتی
البته در مورد دامین من این طور صدق میکنه....

اگر در مورد این خبر داغ روز مطلبی دارید حتماٌ بگید من براتون از سی ان ان پیگیری میکنم.

از دنیای دامین چه اطلاعاتی دارید؟


سالیانه دامین‌های متعددی به جمع دامین‌های موجود در دنیا اضافه می‌شوند. البته تعداد زیادی از دامین‌ها نیز هر ساله منقضی می‌شوند. با اینحال تجارت دامین و ثبت دامین و سرویسهای وابسته به آن در طول چند سال اخیر گرمای خود را همواره حفظ کرده است. جالب است بدانید دامین‌های اصلی مانند .com .net .org که اصطلاحا به gTLD معروف هستند بقدری در دنیا با اسامی مختلفی به ثبت رسیده‌اند که گاها پیدا کردن بعضی از اسامی که ثبت نشده باشند، نسبتا غیر ممکن می‌باشد.
من قصد دارم در سلسله مباحثی ممتد در زمینه تجارت دامین، اطلاعاتی نسبتا جذاب و جامع را که در طول همکاری با شرکتهای متعدد و همچنین مطالعه مقالات اینترنتی بدست آورده‌ام با شما درمیان گذارم. در این گفتار بیشتر تلاش می‌کنم تا آخرین آمارهای موجود در مورد موفقیت شرکتهای ثبت کننده دامین به شما ارائه دهم.

شرکت Name Intelligence یکی از شرکتهای اقماری نسبتا مشهور در زمینه آمارگیری ثبت کننده‌های دامین در دنیا می‌باشد. این شرکت بطور روزانه تمام تغییرات شرکتهای ثبت‌کننده دامین (Registrar) ها را بطور اتوماتیک توسط روبات اینترنتی خود ثبت کرده و لذا از آخرین آمار دامین‌های ثبت شده مطلع است. البته این شرکت همکاریهای نزدیکی نیز با Verisign در مورد مسائل Privacy در زمینه ثبت دامین‌ها دارد. با اینحال Name Intelligence اطلاعات خود را همواره در جهت تجزیه و تحلیل و استخراج آمار جذاب جهت خبرگزاری معروف اینترنتی، استفاده می‌کند و نوعا سرویسهایی به مشتریان خرد عرضه نمی‌کند.
بنا به روش قدیمی این شرکت در بررسی ثبت‌کننده‌های موفق، سالانه مقامهای مختلفی را به شرکتهای فعال در زمینه ثبت دامین اعطاء می‌کند. امسال نیز اخیرا، مقام و رتبه‌های برتر را منتشر کرده است که شاید این اطلاعات جهت دارندگان دامین از جهت خرید و تمدید دامین خود، جذاب باشد. هر ساله 4 ثبت کننده برتر که دارای بالاترین امتیاز در چهار زمینه مختلف می‌باشند، توسط این شرکت معرفی می‌گردند که به شرح زیر است:
بهترین شرکت در مجموع امتیازات GoDaddy Software Inc.
به جهت بالاترین تعداد دامین ثبت شده GoDaddy Software Inc.
به جهت بهترین سرویس به Reseller ها eNom, Inc.
به جهت بالاترین ترقی در رتبه جهانی Wild West Domains
شایان ذکر است که شرکت Wild West Domains در اوایل سال 2002 کار خود را آغاز نمود و در پایان این سال، بدلیل رشد بالای خود از رتبه 133 به رتبه 40 صعود نمود. همینطور امسال نیز در پایان 3 ماهه سوم سال 2003، این شرکت از رتبه 40 به رتبه 18 ارتقاء یافت که به همین دلیل مقام موفق‌ترین صعود را بخود اختصاص داده است. همینطور شرکت eNom Inc. دومین سال پیاپی است که مقام بهترین سرویس به Reseller ها را بخود اختصاص می‌دهد. بر اساس اطلاعاتی که بطور روزانه توسط تعدادی از سایتهای معتبر ارائه دهنده اطلاعات آماری بدست آمده است، شرکتهای ضعیف فراوانی در بین ثبت کننده‌های دامین به چشم می‌خورند که از جریان مالی مطلوبی برخوردار نیستند.
بطور نمونه، یکی از این شرکتها در سال 2001 میلادی به ورشکستگی رسید و لذا تمامی دامین‌های ثبت شده توسط این شرکت به مدت 2 ماه سرگردان و بلا تکلیف بود تا اینکه طبق توافقی، شرکت دیگری مسوولیت نگهداری سالانه را بعهده گرفت.
در کشور ما ایران، بدلیل رقابتهای غلط در جلب مشتری و همچنین سهولت در تبادلات مالی، شرکتهای نسبتا ضعیف که دارای سرویس‌دهی پایینی هستند، مورد انتخاب قرار می‌گیرند. عمدتا این شرکتها از قیمتهای پایینی برخوردار هستند و لذا از جهات قیمت نیز، شرکتهای ایرانی را برای جلب مشتری آزاد می‌گذارند.
بطور نمونه شرکت OnlineNic که اصالتا آمریکایی است، توسط کارمندانش در کشور چین هدایت می‌شود. این شرکت به دلیل اجرای سیاستهای ضعیف در بخش مدیریت، سال گذشته بیش از 60 درصد کارمندان خود را از دست داد و همگی از شرکت OnlineNic طبق خواسته خود خارج شدند. حتی این شرکت تنها سرویس خود را به Reseller ها ارائه می‌کند و لذا دارندگان دامین اصولا از حقوق محکمی در برابر این شرکت برخوردار نیستند. تجارت این شرکت بر اساس الگوی B2B تنظیم شده است که خود گویای نحوه برنامه‌ریزی با مشتریان خرد است. شرکت فوق به دلیل سهولت در پرداخت، سهولت در ثبت دامین و همچنین بدلیل قیمتهای خیلی پایین، مورد توجه اغلب فروشندگان دامین در ایران قرار گرفته است. حتی جالب است بدانید این شرکت در ماههای January و March سال 2003، دوبار مورد حمله‌های اینترنتی قرار گرفت و تعداد زیادی از رکوردهای دیتابیس دامین‌ها تغییر کرد و سایت این شرکت تا 5 روز به حالت تعویق درآمد. حتی این شرکت در لیست 30 شرکت برتر ثبت کنندگان دامین در دنیا مطرح نیست و با تمام این اوصاف توجه می‌کنیم که این شرکت عمده بازار ثبت دامین را در ایران در دستان خود دارد و هر روزه تعداد زیادی از فروشندگان و دارندگان دامین، از ضعفهای سرویس پشتیبانی و امنیتی این شرکت، رنج می برند.
در انتها به دارندگان دامین توصیه می‌کنم در انتخاب ثبت کننده دامین خود دقت کامل بنمایند و تنها ملاک قیمت را مد نظر قرار ندهند. بعنوان مثال شرکتهایی هستند که با 3 یا 4 دلار قیمتهای بالاتر، سرویسهای بیشتری همچون تعداد نا محدود DNS و یا رمز عبور مستقل دامین و یا امکان Lock کردن دامین را در اختیار می‌گذارند انتخابهای بسیار بهتری هستند ولی مشتریان بدلیل عدم اطلاع از سرویسهای فوق، غالبا به سراغ شرکتهای ارزان قیمت و ضعیف می‌روند و این امر بطور مسلم به نوع زیر ساخت اعتباری دامین‌های ایران لطمه وارد خواهد نمود
نویسنده: علیرضا کاشیان

تا حالا فکر کریدید مرد ها جه جوری میتونن باشن؟

مردها مثل « مخلوط کن » هستند در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد
مردها مثل « آگهی بازرگانی » هستند حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد
مردها مثل « سیمان » هستند وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی
مردها مثل « طالع بینی مجلات » هستند همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می گویند
مردها مثل « پاپ کورن » ( ذرت بو داده ) هستند بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند
مردها مثل « باران بهاری » هستند هیچوقت نمیدانید کی می آیند ، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود
مردها مثل « پیکان دست دوم » هستند ارزان هستند و غیر قابل اطمینان
مردها مثل « موز » هستند هرچه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند

لوگو

سر ناهار آخه کی پست میده ؟
آخه پسرم میخواستم این دو تا آدرسو فراموش نکنم.
اوکی حالا شد
پس برو ناهارتو بخور ...
راستی چی هست؟
لوگو
بابای

این هم لوگوی ما

زمان خیانت به همسر خود چه احساسی داری؟

 
برداشت مردان و زنان از رابطه‎ی نامشروع همسرشان با هم متفاوت است و همین تفاوت به نوبه‎ی خود واکنش‎های عاطفی مربوطه را تحت‎الشعاع قرار می‎دهد. مهم آن است که از کل‎‎گویی بیش از حد بپرهیزیم. چیزی که در مورد عده‎ای صادق است، ممکن است شامل حال عده‎ای دیگر نباشد. اما شواهد حاکی از آن است که اکثر مردم لااقل به طور نسبی به روش‎های جنس وابسته از خود واکنش نشان می‎دهند. آگاهی نسبت به این اجبارهای زیست شناختی و فرهنگی، سوای عدم دقت یا تغییر‎پذیری آن‎ها، واکنش شما را نسبت به رابطه‎ی نامشروع توجیه کرده باعث می‎شود کمتر احساس حماقت و تنهایی کنید. به علاوه، کمک می‎کند تا همسرتان بهتر شما را درک کند.
در کل، زن‎ها بیشتر سعی دارند رابطه‎ی زناشویی خود را از نو ترمیم کرده آن را زنده نگه دارند؛ در حالی که مردها تمایل به خاتمه‎ی آن داشته و به دنبال جانشین می‎گردند. زن‎ها بیشتر به افسردگی روی می‎آورند و بر سر و روی خود می‎زنند و به جان خود می‎افتند؛ در حالی که مردها با گرایش به عصبانیت بیشتر مایلند ـ حتی در رؤیا هم که شده ـ به طور بیرحمانه‎ای به دیگران بپرند و خشم و عصبانیت خود را سر آن‎ها خالی کنند. زن‎ها رابطه‎ی نامشروع همسرشان را بیشتر به بی‎لیاقتی خود و مردها به عدم کفایت جنسی خود نسبت می‎دهند. زن‎ها در مورد اهمیت رابطه‎ی پنهانی همسرشان مبالغه می‎کنند و بهبودی وضع روحی آن‎ها مدت بیشتری طول می‎کشد؛ در حالی که مردها رنج روحی خود را به مقولات جداگانه‎ای دسته‎بندی کرده خیلی زود عنان زندگی خود را به دست می‎گیرند.

تفاوت شماره‎ی یک: زن‎ها سعی دارند رابطه‎ی زناشویی خود را حفظ کنند؛ مردها راه خود را کج کرده متواری می‎شوند.
زن‎ها: «شاید بتوانیم حلش کنیم.»
مردها: «بی‎خودی به خودت زحمش برگشتن نده!»
وقتی همسر زخم خورده یک زن است، احتمال بیشتری وجود دارد که در جهت حفظ رابطه‎ی زناشویی خود تلاش کند. ـ تا اندازه‎ای به این دلیل که فرهنگ به او آموخته است دیگران را خرسند و خود را محروم سازد. یک مرد به این گرایش دارد که از دست رفته‎ها را از ذهنش حذف کرده و به دنبال جانشین بگردد ـ جانشینی که بتواند عشق و توجهی که خود را لایق آن احساس می‎کند، نثارش کند. نوعاً، زن‎ها وقتی مرزهای عاطفی خود را مورد تجاوز می‎بینند، خود را سرکوب کرده زبان به دندان می‎گیرند یا احساسات خود را مخفی می‎کنند. آن‎ها که به خاطر حفظ هماهنگی ظاهری تحت فشار قرار دارند، غالباً خود اصیل و ندای درونی خود را که فریاد برمی‎آورد: «خواسته‎ی من بیشتر از این‎هاست» خفه می‎کنند. اجتماع ما این پیام را ابلاغ می‎کند که وظیفه‎ی زن ـ و ملاک ارزشمند بودن او از دید خودش ـ آن است که پیوندهای خود را با دیگران حفظ کند. در یک مطالعه‎ی جالب وقتی از دختران حدوداً هشت ساله سؤال شد: «احساستان درباره‎ی بدرفتاری پسرها با شما چیست؟» خیلی خوب می‎دانستند که خشمگین می‎شدند و صراحتاً حرف دلشان را می‎زدند، اما وقتی همین سؤال برای همین دختران در سن دوازده‎سالگی مطرح شد، جواب دادند: «نمی‎دانم» انبوهی از پژوهش‎های مستند و موفق نشان می‎دهد که هم چنان با بالا رفتن سن، بسیاری از زنان وقتی ناحقی یا بدرفتاری می‎بینند، کمتر به شم خود اعتماد می‎کنند. اگر به عنوان یک زن نتوانید تصدیق کنید که خیانت پدر یا مادر به زندگی زناشویی گریبانگیرتان شده و دارد به شما هم لطمه می‎زند، اگر از این پرهیز دارید که با صراحت و قدرت احساسات منفی خود را بیان کنید، چون بودن در کنار همسر را ترجیح می‎دهید، اگر از خط و نشان کشیدن و نسق گرفتن می‎ترسید، می‎توان گفت خوب تربیت شده‎اید.
دلیل دیگری که بسیاری از زنان به دنبال حفظ روابط خود ـ حتی روابط به افتضاح کشیده و درب و داغان خود ـ هستند، این است که به زعم آنان تنها امکانی که پیش رو دارند، زندگی در تنهایی است؛ چیزی که خیلی هم از آن وحشت دارند. در مطالعه‎ی مشهوری که با همکاری دانشگاه‎های هاروارد و یل در سال‎های 1986 در زمینه‎ی ازدواج صورت گرفت، بنت، بلوم و کاریگ با اعلام اینکه مردان مجرد، زنان را در حالتی از وحشت فرو بردند. با این همه، سوزان فلادی بعدها در سال 1991 خاطر نشان کرد که هر چند این آمار بی‎اندازه مبالغه‎آمیز است، اما آن‎ها حالتی از هول به ازدواج ایجاد کردند که تا به امروز به قوت خود باقی است؛ به طوری که زنان بر این باورند که شانس ازدواج پس از سن چهل‎سالگی صفر است.
زنان مطلقه بیش از مردان مطلقه از نظر اقتصادی در تنگنا قرار می‎گیرند؛ تا حدی به این دلیل که آنان در پرورش بچه‎های خردسال خود مسئولیت بیشتری قبول می‎کنند و تا حدی به این خاطر که شوهر سابق آن‎ها احتمالاً بیشتر به پرداخت عوارض اتومبیل بها می‎دهد تا به اجرای تعهدات حمایت از فرزند خود. زنان مطلقه هم، مثل همه‎ی زنان، بیشتر به اشغال پست‎های سطح پایین گرایش داشته در مقایسه با مردان همکار حقوق کمتری دریافت می‎کنند. همین دلایل واقع‎بینانه به تنهایی برای توجیه اصرار زنان بر حفظ زندگی زناشویی فعلی‎شان کافی است.
مردها ـ که عرفاً از نظر مالی تأمین بوده و بیشتر از این بابت خاطر جمعند که همسر دیگری اختیار می‎کنند ـ به احتمال کمتری همسر به انحراف کشیده شده‎ی خود را تحویل می‎گیرند و از آن جا که کمتر اتفاق می‎افتد خود را بر حسب موفقیت یک رابطه تعریف کنند، غالباً این احساس را دارند که در صورت به هم خوردن این رابطه چیزی از دست نمی‎دهند. زنان بیشتر دندان روی جگر می‎گذارند و سوختن و ساختن را ترجیح می‎دهند، در حالی که مردها فرار را بر قرار ترجیح می‎دهند و در واقع با از یاد بردن و محو کردن منبع آلام روحی خود، بر ضایعه‎ی خیانت همسر فایق می‎آیند.

تفاوت شماره‎ی دو: زن‎ها زانوی غم به بغل می‎گیرند و مردها خونشان به جوش می‎آید.
زن‎ها: «من در مهم‎ترین رابطه‎ی موجود در زندگی‎ام شکست خوردم.»
مردها: «اگر دستم به معشوق زنم برسد، می‎کشمش.»
واکنش زن‎ها نسبت به رو شدن خیانت همسرشان این است که معمولاً بر سروکله خودشان می‎زنند، در حالی که مردها عصبانی می‎شوند و بیشتر مایلند حساب رقیب را برسند ـ حتی در ذهن خودشان هم که شده ـ مسببین رنج روحی خود را گوشمالی دهند.
طبق آمار به دست آمده توسط گروه ضربت ملی اتحادیه روان‎شناسی آمریکا زن‎ها به نسبت دو برابر مردان دچار افسردگی بالینی می‎شوند. به این دلیل که اولاً زن‎ها بیشتر مایلند نوک تیز انتقاد را به جای دیگران به سمت خود متوجه کنند؛ ثانیاً، زن‎ها بیشتر خود را بر حسب ارتباطشان با دیگران تعریف می‎کنند و ارزشمند بودن خود را با دوست داشته شدن برابر می‎گیرند. وقتی رابطه‎ای به روغن‎سوزی می‎افتد یا ناکام می‎ماند، یک زن به احتمال بیشتری به افسردگی روی آورده خود را تحقیر شده احساس می‎کند و این نه فقط به خاطر از دست دادن شوهر، که به خاطر از دست دادن خویش است.
اگر شما یک مرد باشید، بر عکس به احتمال بیشتری خشم خود را متوجه همسرتان یا معشوق او می‎کنید. مردان پرخاشجو غالباً مجبورند جلوی رفتارهای خشونت‎آمیز خود را بگیرند؛ اما حتی تیپ‎های کنش‎پذیر و درون‌گرا هم در رؤیاهای بیداری خود به «دشمن» حمله‎ور می‎شوند. به هر حال همین خشم به شما اجازه می‎دهد خود را قدرتمند و در کنترل احساس کنید و از احساس‎های پریشان کننده‎ای چون شرمساری و خود تردیدی دوری بجویید. بعضی از شما به جای رویارویی با این حقیقت دردناک که دلیل به انحراف کشیده شدن همسرتان ناخشنودی شدید او نسبت به شما بوده است، ترجیح می‎دهید همسرتان را قربانی سوء استفاده‎ی معشوقی خودخواه بدانید.

تفاوت شماره‎ی سه: زنان به عنوان «همسفر راه و شریک زندگی» و مردان به عنوان «معشوق» احساس بی‎کفایتی می‎کنند.
زن‎ها: «من به اندازه‎ی کافی خوشایند نیستم. نمی‎توانم شوهرم را خرسند کنم.»
مردها: «آلت تناسلی من زیادی کوچک / بزرگ است. زیادی لفتش می‎دهم یا زیادی تند می‎روم. نمی‎توانم زنم را ارضا کنم.»
دیوید باس در مطالعات خود به این نتیجه رسید که زن‎ها بیشتر از درگیری عاطفی شوهرشان با زنان دیگر و مردها بیشتر از درگیری جنسی زن خود با دیگران دچار تشویش خاطر می‎شوند. او با قرار دادن چند الکترود بر روی سر مردها و زن‎ها متوجه شد که وقتی مردها زن خود را در حال آمیزش جنسی با مردان دیگری تصور کردند، به تعریق افتادند و بلافاصله ضربان قلبشان بالا رفت. وقتی آن‎ها زن خود را در بند عشقی افلاطونی با مرد دیگری تصور کردند، آرام‎تر شدند، ولی کاملاً به سطح عادی خود برنگشتند. پاسخ زن‎ها بر عکس بود: وقتی بی‎وفایی عاطفی همسرشان را مجسم کردند، علائم زجر فیزیولوژیک آن‎ها شدیدتر از زمانی بود که آن‎ها را در حالت خیانت جنسی مجسم کرده بودند.
شمای زن احتمالاً خیانت شوهرتان را به وجود عیب یا کمبود خود به عنوان یک انسان ـ و نه صرفاً به کارآیی ضعیف و نامطلوب خود در رختخواب ـ نسبت می‎دهید. احتمالاً فکر می‎کنید همسرتان نه فقط برای شهوترانی، که برای «عشق» به زن دیگری رو آورده است و کشش و جذابیت آن زن چیزی فراتر از جذابیت ظاهری بوده است. در نتیجه ممکن است حتی بیشتر از شوهرتان آن رابطه را بزرگ جلوه دهید. وقتی شوهرتان با پافشاری می‎گوید: «من هرگز زن دیگری را جز تو دوست نداشتم، من هیچ وقت نخواستم پیوند زناشویی‎مان را از هم بپاشم و این رابطه‎ی لعنتی هیچ ارزشی برایم نداشت»، این حرف به این راحتی‎ها به خرجتان نمی‎رود و یک خروار وقت صرف می‎کنید تا موضوع را درک کرده به حرف‎هایش اعتماد کنید، اما شاید بدتان نیایدکه او را راستگو بدانید.
شمای مرد فکر می‎کنید زنتان برای شهوترانی به شما خیانت کرده است؛ تصوری که باعث می‎شود خود را مسدود و از نظر جنسی بی‎کفایت قلمداد کنید و احتمالاً نسبت به همسرتان یا معشوقش خشونت به خرج دهید. مردها بیشتر مایلند از مقولات غیر جنسی روابط خود (از قبیل مصاحبت و صمیمیت و …) که بیش از هر چیزی مورد توجه همسرشان است ـ چشم بپوشند و زیاد آن‎ها را جدی نگیرند. اگر می‎خواهید زندگی زناشویی‎تان را از مهلکه نجات دهید، باید از همسرتان بپرسید در رابطه‎ای که با او دارید، چه کمبودی حس می‎کند، گمشده‎اش چیست و دقیقاً از دست شما چه کار برمی‎آید که احساس کند دوستش دارید و قدرش را می‎دانید.

تفاوت شماره‎ی چهار: زن‎ها دائماً در ذهنشان با موضوع کلنجار می‎روند و مردها سر خود را به چیز دیگری گرم می‎کنند.
زن‎ها: «نمی‎توانم به معشوقه‎اش فکر نکنم.»
مردها: «هیچ خوش ندارم درباره‎ی رابطه‎ی نامشروع او فکر کنم.»
از آن جا که برداشت زن از خودش با موفقیت او در صمیمی‎ترین روابطش پیوندی بسیار نزدیک دارد، او بیش از یک مرد به وسواس‎های فکری درباره‎ی رابطه‎ی نامشروع همسرش رو آورده و به احتمال بیشتری بر روی فریبکاری و نیرنگ‎بازی همسرش انگشت می‎گذارد و در این راه تا سر حد حذف هر موضوع دیگری تا حد نبوغ پیش می‎رود. در این فرآیند، او از دست دروغ‎های شوهرش بیشتر عصبانی می‎شود و برای مدت طولانی‎تری بدگمان باقی می‎ماند. او با مرور فعالانه‎ی جزئیات رابطه‎ی خیانت بار همسرش، مرتباً روی زخم او می‎کند و جوّ بی‎اعتمادی را زنده نگه می‎دارد.
مردها، بر عکس، به جای نشخوار ذهنی درباره‎ی خیانت همسرشان، وقت بیشتری را صرف درگیری در فعالیت‎های جسمانی می‎‎کنند تا خود را مسلط و ورزیده احساس نمایند. ظاهراً مردها بهتر می‎توانند ناراحتی خود را حلاجی کرده و ـ اغلب با اختیار کردن جانشینی برای همسر خیانتکار خود ـ گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
آیا این تفاوت‎های جنسی واقعاً بر نحوه‎ی واکنش شما در برابر رابطه‎ی غیر مجاز همسرتان تأثیر دارد؟ آیا مثلاً شما مردها می‎توانید به اندازه‎ی زن‎ها احساس افسردگی کنید و خود را به باد انتقاد بگیرید؟ یا آیا شما زن‎ها می‎توانید مثل مردها مدام ذهنتان را با کارآیی جنسی خود مشغول کنید؟
در پژوهش‎های جاری، الگوهای مختص به جنس شناسایی گردیده‎اند، اما این بدان معنا نیست که این الگوها کاملاً اختصاصی‎اند؛ در واقع گاه عکس قضیه صادق است. چه، زنان خیانت دیده‎ای که خشم خود را با چنگ و دندان به نمایش بگذارند کم نیستند. اوری پید وقتی در دو هزار و اندی سال پیش از این، داستان مدیا را ـ زنی طرد شده که برای انتقامجویی از خیانت شوهرش، خون فرزندان خود و معشوق شوهرش را ریخت ـ قلم می‎زد، به این موضوع واقف بود. زمان را 2400 سال به جلو بکشید.
به همین نحو، در مورد پاسخ یک مرد خیانت دیده هم خیلی نامعقول و بی‎معناست اگر بگوییم هیچ به خیانت همسرش فکر نمی‎کند و هیچ اقدامی برای بازگرداندن همسرش انجام نمی‎دهد. هیچ پاسخ منفردی متعلق به یک جنس نیست؛ تفاوت‎های جنسی مطرح شده در این قسمت صرفاً به منظور کمک به شما و همسرتان بوده است تا در این لحظات دشوار و غیر قابل تحمل بتوانید دورنمای کامل‎تری نسبت به رفتارهای یکدیگر داشته باشید. شما چه زن باشید چه مرد، صدمات پیچیده و عمیقی را متحمل شده‎اید.
به قول امرسون، موفقیت در این است که بتوانید ضایعه‎ی خیانت همسرتان را از سر بگذرانید و از آن جان سالم به در ببرید. البته تا جایی اقدام تا همین حد کافی است، اما حالا وقت آن است که پا را از این حد فراتر گذاشته شفا پیدا کنید. در شروع این فرآیند، شما همسر زخم خورده، لازم است به خود بقبولانید که پاسخ عاطفی اولیه، یعنی پاسخ افراطی،‌ خود محروم کننده و از روی استیصال شما کاملاً طبیعی و قابل درک بوده است و یا حداقل با توجه به امکانات و همین طور شدت و وسعت لطمه‎ی روحی شما بهترین پاسخی بود که در آن لحظه از دستتان برمی‎آمد. لازم است برای از دست دادن هویت اصیلتان خود را ببخشید و از درون به بازسازی خود بپردازید. بعلاوه، برای استحکام بخشیدن دوباره به رابطه با همسرتان، لازم است با پاسخ او نسبت به رابطه‎ی نامشروع، بدون توجه به میزان تفاوت آن با پاسخ خودتان، کنار بیایید.

 
 نویسنده: جنیس آبراهامز اسپرینگ
ziggurat@pamchal.net

نت کافه

 

   اکانت امروزه تنها مسئله ایست که برای ما مشکل آفرین شده است و هزینه های گزافی که بابت اون خرج می شه ، هر عاشق اینترنتی رو کلافه و عصبی می کنه ... .
   خب مسلمه که هزینه های گزافی بابت این اکانتها از کاربران گرفته می شه ، در صورتی که اگه بخوای اول و آخرش رو بزنی شرکت ها یا ISP هائی که این اکانت ها را در اختیار ما قرار می دهند هزینه زیادی بابت اکانت
پرداخت نمی کنند ولیکن با قیمت سرسام آوری ؛ اکانتهائی را که قوربونشون بریم یا دائما Busy است یا Remote  و  اوه اوه اوه  به قول نمایندگی های ISP ها ، این سرویس اکانتی رو که در اختیار ما کاربران قرار می دهند end سرعت ، بالاترین پهنای باند ، خط های ایوان ، بدون پروکسی کابل نوری و نمی دونم اتمی و .... .
   حالا اینها که چیزی نیست ؛ خطی رو که وقتی خودش رو جر بده به زور  می رسه به  31k رو  به  اسم 56k  به  ما کاربران  قالب می کنند که خدا می دونه تو اون اشتراک های یک ساله یا یک ماهه نامحدودشون آیا واقعا این یوزر - پسورد فقط و فقط به خود صاحب اشتراک تعلق می گیره یا افراد دیگری هم ازش استفاده می کنند یا نه ، که در اینجا فقط می گوئیم : الله علم ... .


حال بریم سراغ هک کردن کافی نت ها :
در ابتدای بحث ؛ تذکر و هشداری را داریم برای صاحبان محترم کافی نت ها .
 

 آقایون یا خانم هائی که صاحب کافی نت هستید ؛
چرا و به چه علت از سیستم عامل Windows98 یا WindowsME استفاده می کنید ... ؟

Security :
 
" امنیت " در این عصر هک بازی دهکده جهانی ( اینترنت )  تنها مسئله ایست که باید بدان توجه خاصی کرد و باید این رو بدانید که شما نمی توانید حتی با وجود firewall هائی که در کامپیوترهاتون نصب می کنید از نفوذ هکرها جلوگیری نمائید و اون هم با سیستم عامل های ناامنی مانند Windows98 یا WindowsME  ..... .
   چرا بعضی از صاحبان محترم کافی نت ها دلیل استفاده از سیستم عامل های هزاره اول را در کافی نت هاشون فقط و فقط راحتی و عادت کردن کاربران به این ویندوز ها بیان می کنند ... .
   شما آقا یا خانومی که صاحب کافی نت هستید و دلیل استفاده از Windows 98 or ME را راحتی کاربر می دانید باید بگویم که بعضی هاتون سخت در اشتباهید ، چون اگر واقعا شما ها به فکر راحتی و آسودگی کاربر بودید هیچوقت شهریه استفاده کردن یک ساعت اینترنت را ساعتی 1000 یا 1500 نمی گذاشتید ... ! ( ok )
    به تجربه بارها ثابت شده که سیستم عامل های ویندوز 98 یا ME از امنیت خیلی پائینی برخوردار هستند و اکثر درگاه ها و پورتها کاملا باز بوده و براحتی از هکرها برای نفوذ به داخل خویش استقبال می نمایند .
   ولی در سیستم عاملهای Windows XP or NT Server 2000 امنیت بالاست و در Linux or unix که امنیت فوق امنیت است و آدم می تونه با آنها نفسی راحت بکشه ، ناگفته نماند که ما باز در این سیستم عامل ها از امنیت حرفه ای برخوردار نیستیم و باز اگه هکری که کار خودش را واقعا بلد باشه می تواند وارد هر سیستم عاملی بشه و از هر Server با هر firewall نصب بر روی آن بگذره .... !

   ما با چند کار ساده می توانیم براحتی Username and Password های Dial-up
سیستم عاملهای درپیتی Windows98 or WindowsME را بدست آوریم .


   شما که می خواهید این کار را بکنید ابتدا می بایست در یک کافی نت از طریق Find ویندوز فایلی با خصلت pwl.* را Search نمائید و پس از اینکه فایل یا فایلهای مذکور پیدا شد ، می توانید این فایل را به E-mail خود send نمائید و یا اینکه این فایل کم حجم را در یک فلاپی دیسک ذخیره نموده و با خود به منزل ببرید . حال شما احتیاج به یک نرم افزاری بنام PWL Tools دارید تا بتوانید فایلی را که از کافی نت کف رفته اید را بازبینی نمائید . چون  حجم برنامه  کم  هست شما  می توانید  اصل  برنامه  را  در E-mial خود ذخیره نمائید و در همان کافی نت کار هک را انجام دهید ... .
   وقتی که برنامه نصب شد ، فایلی وجود دارد بنام Repwl.exe  که کار کردن با آن بسیار ساده است . اگر خواهان این هستید که Username - Password - Dialup number  اکانت مصرفی خود را  بدست آورید می توانید از پائین پنجره ای  که  برایتان  باز می شود گزینه Adv را انتخاب نمائید و از زبانه RAS info می توانید تمامی اطلاعات مربوطه را بدست آورید ، شایان ذکر است از  همین  قسمت  هم می توان آن چیزی را که در کافی نت ها بدنبالش هستید بدست بیاورید . اگر خواستید  فایلی با خصلت pwl.* که زحمتش را  کشیده اید و کف رفته ایدش را محکی بزنید از پنجره اصلی برنامه از قسمت PWL file ، فایل مورد نظر را از جائی که ذخیره کرده اید Browse نمائید و از قسمت CheackPass به اون چیزی که در انتظارش هستید ؛ برسید و در اینجا باید توجه کنید که با هر فایلی این برنامه سازگار نیست . از پائین همین پنجره از قسمت CPU  می توانید  اطلاعات  مفیدی  را  در  مورد  پردازنده  بدست بیاورید و این برنامه شامل منوهای دیگه ای هست که جستجو در آن و کشف راه حلهای بعدی و کلا مسئولیت و عواقب بعدی پای خود شماست .... .
 

نرم افزار فوق الذکر را می توانید از ادرس وب سایت اصلی ذیل دنلود نمائید ... .
http://soft4you.com/vitas/


برسی کلی کارت های تلوزیونی


بررسی دقیق کارت های تلوزیون
می خواهم راجع به تراشه های تلوزیونی (TV Card) مطالبی هر چند کوتاه و
مختصر!!!    بنویسم تا اگر شما از جمله کسانی هستید که علاقمند به دیدن
تصاویر تلوزیونی بر روی رایانه شخصی خود می باشید ، بتوانید از این مطالب
سود ببرید. خوب ، در ابتدا این سؤال مطرح است که کارت تلوزیون به  چه کار
می آید و اصطلاحاً به چه درد می خورد؟ در پاسخ این سؤال باید  گفت که   ؛
گاهی پیش می آید که برای انجام کاری مجبورید پشت رایانه تان بنشینید و
دسترسی به تلوزیون نداشته باشید، و یا در محل کارتان فضای کافی برای
داشتن هم زمان تلوزیون و رایانه در کنار هم را ندارید، و یا ( اصلا تو
کلاس ما سیر می کنید و) پول کافی برای خرید یک تلوزیون جداگانه را ندارید
و به این می اندیشید که اگر بتوان از صفحه مانیتور به عنوان تلوزیون
استفاده کرد چقدر خوب می شد؟! اینجا است که متوجه اهمیتِ ، داشتن یک کارت
تلوزیونی برای شما آشکار می شود.

البته در ابتدا یک هشدار ایمنی بدهم که در آینده ما خجالت زده شما
نباشیم؛ آقا/خانم، برنامه های تلوزیونی اصلا تکراری نیست، به هیچ عنوان
خسته کننده و کسل کننده هم نیست، به هیچ وجه آبکی (محلول برنامه های
تلوزیونی و آب!) هم نیست، به هیچ عنوان هم وسط تبلیغات قطع نمی کنند که
چند دقیقه! فیلم سینمایی نشان بدهند، و اصلاً هم ... (به دلیل نقد نبودن
این پست از باقی توضیحات می گذریم) ، پس بنابراین بعد از خرید کارت
تلوزیون نیایید و از ما شاکی نشوید که آقا ما فلان قدر ریال پول رایج این
ممکلت را نداده ایم کارت تلوزیون بخریم، که آن را هم مثل تلوزیونمان
همیشه خاموش نگه داریم!
حال که سنگهایمان را باه هم واکندیم برویم سراغ اصل مطلب!
کارت های تلوزیونی در بازار به طور کلی به دو دسته کلی تقسیم می شوند.
کارت های تلوزیونی داخلی (Internal) و کارتهای تلوزیون خارجی (External).
گروه کارتهای تلوزیونی داخلی (Internal) خود به دو دسته کارتهای تلوزیون
همراه با کارت گرافیکی و کارتهای تلوزیون بدون کارت گرافیکی تقسیم می
شود. فرق این دو در شکاف قرار گیرنده (Slot) آنها است. کارتهای تلوزیون
همراه با کات گرافیکی ، در جایگاه AGP قرار می گیرند که از سرعت بالاتری
برخوردار هستند و کارتهای تلوزیون فاقد کارت گرافیکی در جایگاه PCI.
البته کارتهای تلوزیون خارجی (External) که از مدِ کمتری برخوردار هستند
، در این پست به آنها نمی پردازیم.
آنچه واضح است، تفاوت قیمت بین این دو دسته کارتها داخلی (Internal) است.
کارتهای تلوزیون AGP که کارت گرافیک را هم در خود گنجانده اند قیمت
بالاتری را به خود اختصاص داده اند. ولی از معایب همین کارتها این است که
برای ارتقای گرافیک خود با مشکل بزرگتری مواجه می شوید که همان قیمت
بالای این نوع کارتها است.
دسته بندی دیگری که می توان کارتهای تلوزیون را قِسم کرد، نوع فرمت ظبط
کننده تصاویر آنها و کیفیت دریافتی آنهاست. البته اینجا این نکته را
متذکر بشوم که چون کارتهای داخلی (Internal) در داخل جعبه (Case) قرار می
گیرند و در معرض اثابت شدید امواج مغناطیسی هستند، کیفیت تصاویر دریافتی
آنها از دستگاه تلوزیون (TV) یا کارتهای خارجی (External) کمتر است. ولی
این مشکل را با بهبود کیفیت آنتن می توان به طور کامل رفع کرد.
اکثر کارتهای تلوزیونی قادر به ضبط تصاویر نیستند که البته از قیمت پایین
تری برخوردار هستند و آنهایی که قابلیت ضبط با پسوند AVI را دارند در
رتبه بعدی و آن دسته از کارتهای تلوزیونی که قابلیت ضبط تصاویر را با
پسوندهای دیگری همچون MPEG و یا MP2 یا MP4 دارند به ترتیب در رده های
بالاتر قرار می گیرند. ما اینجا صحبت از تبدیل (Capture) نمی کنیم و بحث
ما ربطی به کارتهای مبدل تصویر آنالوگ به دیجیتال ندارد، ولی نوع ضبط
تصاویر برای یک کارت تلوزیونی یک مزیت مهم به شمار می رود.و.
کارتهای تلوزیونی از سری تراشه های AGP اغلب با مشکل کمتری نسبت به نوع
ضبط مواجه می شوند، چرا که با تعبیه کارت گرافیکی در بطن این سری کارتهای
تلوزیونی ، تقریباً بیشتر مشکل ضبط را حل کرده اند. اغلب این کارتها با
نوع ضبط AVI و MPEG کار ضبط را انجام می دهند، که برای تبدیل تصاویر به
هر نوع گرافیک کافیست. در مورد AVI به این دلیل که اکثر دستگاههای میکس و
پخش (حتی غیر کامپوتری) از این نوع پسوند پشتیبانی می کنند و در مورد
MPEG نیز باید گفت که این پسوند یعنی همه چیز! به این صورت که شما اگر یک
Clip با این پسوند داشته باشید ، به هر نوع دیگر نگارشهای تصویری از قبیل
VCD (MPEG1:"DAT") ، Super VCD (MPEG2) و MPEG4 و DVD می توانید با واسطه
یک نرم افزار مبدل، تبدیل کنید. به بیان ساده تر با داشتن پسوند MPEG همه
نوع تصویری می توانید از آن به دست آورید که البته این کار به کمی آشنایی
با نرم افزارهای مربوط، نیاز دارد.
بنابراین کارتهای تلوزیونی که بتوانند با پسوند MPEG خروجی بدهند از
اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. شاید برخی از شما از خود بپرسید که
خوب، این چه اهمیتی دارد، با توجه به فراگیر بودن نوع فایل AVI کار تبدیل
آن نیز به راحتی صورت می گیرد و با یک نرم افزار دیگر می توان این پسوند
را به خروجی های مورد علاقه خود تبدیل کرد؛ در پاسخ باید گفت ، بله ، نوع
فایل های AVI خیلی بهتر و راحتر می باشد و اکثر سیستمها با آن شمکلی
ندارند، ولی فقط برای ضبط تصاویر کوتاه کاربرد دارد. به عنوان مثال با
فرمت تصویری MPEG1 ا دقت تصویری زیاد (High Resolution Exp: 720*576)
برای فضای ثابت ، مثلاً حدود MB 5007 ، طول زمانی قابل ضبط 274 دقیقه می
باشد ولی با همین شرایط (High Resolution Exp: 704*576) برای ضبط با
استاندارد AVI، این زمان به 4 دقیقه تقلیل پیدا می کند!
پس می بینید که برای ضبط تصاویر برای مدت زمان طولانی ، نوع فرمت رکورد
از اهمیت خاصی برخوردار است. حال مسئله دیگری که می ماند فروانی نوع
فرمتها است که این بسته به نوع کارت تلوزیونی، و قیمت و کاربردهای دیگر
سلیقه ای می باشد، به عنوان مثال کارتهای تلوزیونی موجود هستند که می
توانند کانالها و فرکانسهای رادیوها را نیز دریافت کنند و به عنوان یک
رادیو در کنار کارت تلوزیونی مورد استفاده قرار گیرند.
عمده ترین و شاید اساسی ترین این مشکلات؛ بالابودن قیمت این نوع تجهیزات
می باشد. بیشتر به همین دلیل است که این کارتها در بازار (تهران لااقل)
از طرفداران کمتری برخودار هستند. باز هم به همین دلیل فروشندگان این نوع
سخت افزارها محدود بوده و در عین محدود بودن از تنوع کالای کمتری بهرمند
هستند به طوری که شما مجبور به انتخاب بین فقط چند نمونه محصول خواهید
بود و تنوع آنها به حد کارتهای داخلی (Internal) نمی رسد.
اما همانطور که گفته شد از کیفیت بالاتری برخوردار بوده و اکثراً همراه
یک شتابدهنده (Booster) سخت افزاری/نرم افزاری ارایه می شوند. همچنین
تقریباً تمامی پسوندهای گرافیکی را برای تصویرنگاری (Capture) پشتیبانی
(Support) می کنند (البته به جز چند مورد کارت به خصوص که می قدیمی تر
بوده و از نگارشهای (Format) جدید دی وی دی پشتیبانی نمی کنند. البته
یادآور می شوم که نگارش (Format) MPEG4 با نگارش DVD کاملاً متفاوت است و
همسان دانستن این دو نگارش با یکدیگر اشتباه است. البته قصد دارم در یک
سری (زنجیره) مقالات به بررسی دقیق انواع فرمتهای تصویر و صوتی و تفاوت
بین آنها بپردازم که (ان شاء الله اگر زیر آوار نماندیم) مطرح خواهم کرد.
و اما معرفی یک نمومه کارت تلوزیونی...
با توجه به محصولات موجود در بازار از سری کارتهای تلوزیونی داخلی
(Internal) و با استناد به مطالب بالا ارزان ترین کارت تلوزیونی با کیفیت
مناسب و پشتیبانی چند نگارش کافی برای تبدیل تصاویر آنالوگ به دیجیتال می
توان به محصولات شرکت Kobian که کارتهای تلوزیونی آن دربازار با نام
Merqury شناخته شده است ؛ محصول مناسبی است. (البته محصولات گرانتر نیز
هستند که با توجه به مزیت های گفته شده بدیهی است که از اولویت بیشتری
برخوردار است)
اما در مورد معرفی یک کارت تلوزیون خارجی (External) با توجه به محدود
بودن اقلام خارجی فقط می توان به تنها سری کارتی که ارزانترین قیمت را
داشته و در عین حال مزیت های گفته شده را داراست، محصولی با نام Avel TV
است.
و در نهایت مزیت (بازاری ای) که باید هر دو محصول از آن برخوردار باشند،
ضمانت (Guarantee) و خدمات پس از فروش (Support & Servicing) مناسبی
برخوردار باشند.

info@parkanet.com

یه هوای سرد

٭هوا مثل سگ کولد است. حالا این که مثل سگ سرد بودن چه جوری است، من خودم هم دقیقا ً نمی دانم. ولی این قدر هست که انگشت های پایم اگر کمی بیشتر بیرون می ماندم، نگروز می شدند. یا شالگردنت جلویش یخ زده دیگه این آخر لافه آبادان واین حرف ها، از بخار دهانت که بیرون می دهی. خوبیش این است که لااقل باد نمی آید، اگر نه دیگر باید مرد. بعد من می بینم که هیچ چیزی را نمی فهمم، اصلا ً مخم نمی کشد، بگو دیگر، به خاطر سردی هوا مغزم یخ زده. سوال؟ آیا همه جا از این جا سردتر است؟ اهههم. بله بله، می فرمودید. خوب البته از نظر بچس این طور نیست....
خلاصه، این جا خیلی سرد است. من هم که اگر بخواهم بروم بیرون این قدر این دست و آن دست می کنم که می شود ساعت ده شب به بعد. فکر کنم هنوز این قدر سرد نشده که سگ را بزنی از خانه نرود بیرون، چون من دو تا سگ دیدم. شاید هم سگهای دیده شده، بی خانمان بودند. بعد یک کیسه آشغال پاره شده دیدم. از آن جا که مغزم یخ زده بود، یک ایده خیلی خوب به فکرم زد.البته بماند چون تو هوای گرم مخومن ایراد پیدا میکرد حالا که هوا سرده بد تر یاتاقان یاتاقان... تو نت کافه ایی که هستم هوا به قدری سرد است و امکانات تازه بعد دو ویک سرما تن سوز رسیده یه بخاری سه شعله که وقتی روشنش میکنی.. ۵۵۰ تا آدم میریزن دورش .. بابا ملت بخاری انحصاری مال ادمین هست نه یوز ها....

تمامی عکس های این وبلاگ را به هاست خودم فوروارد  کردم و تمامی آدرس ها را عوض کردم اما این بلاگ اسکای نمی بینه که من تمام آدرس عکس ها را عوض کردم دادم یواش یواش مجبور میشم که از یه قالب دیگه استفاده  کنم.

پست فوری

یه شب فوری قد ۱۰ دقیقه کانکت شدن و ۱۰۰ تا کار با هم کردن که صددمیش وبلاگ باشه .. عکس های این وب لاگ را همه در یه ایندکس فریی ریخته بودم که پرید رفت و دود شد باید همه رو به سرور دیگه منتقل کنم که کمی طول میکشه

وب سایت خودم هم برای تست روی شبکه قرار گرفت میتونید اینجا ببینید.
البته در حال کامل سازی و تغییر هستش.
فعلاٌ

حس روزگار


یه عکس................
دقیقا دو سه روزه حسش نیست ............!
یه مثل تو یه روزنامه  خوندم که نوشته بود : عاشقی تنهادردی است که بیمار از آن لذت میبرد.

سه تا لینک هم میزارم که خالی از عریضه نباشه....

http://www.uploadi.info

http://www.savefile.com/filehosting/

http://imageshack.us/index.php

چهار شنبه 20 آبان 1383
یاهو مسنجر

توی یاهو مسنجر، یه پیام به یکی بزنید (یا به خودتون) و توش بنویسید:
s: ehsan
چند ثانیه صبر کنید و لذت ببرید!!
به فارسی هم کار میکنه ردیف!
s: احسان
نتایج رو هم توی جمله یا متن bold میکنه. نمیدونم چند وقته این سرویس رو میده ولی امروز اتفاقی یه جایی پیداش کردم. که مطمئناُ کسی خبر نداره.....
 
ولی انصافا هنوز بعضی امکانات یاهو نظیر نداره. ولی گوگل هم یه سری طرح های سکرت داره که تو آزمایش هستند. مثل :نرم افزار جستجوگر گوگل (Google desktop ) به صورت آزمایشی به کاربران عرضه گرد و جنجال نسخه آزمایشی این نرم افزار در میان کاربران و شرکتهای رقیب بالا گرفت و در طول یکماهه قبل مقالات و صحبتهای مختلفی درباره آن صورت گرفته است، بطوریکه مقامات یاهو و مایکروسافت نیز اعلام کرده اند به زودی نرم افزار ویژه ای را برای جستجوی کامپیوترهای شخصی ارائه خواهند کرد. پست بعدی کامل در مورد  سرویس های گوگل می نویسم. فعلا یا حق.

یه چیزی را داشتم فورگت میکردم دعا کنید که این سایت ما هم زود تر تمام بشه...