دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

روز های خوب ریشاز و کسی که غم نبودنت و غم حبستو بخوره از همه چی شیرین تره .


 پ ن : هیراد یه طورایی دل خوشی من شدی .

این روز ها ریشاز

این روز ها ، مالی آباد ، قصر الدشت ، چنچنه ، شامین ، عرق سگی ، فرهاد ، زنون ، معین ، 87 در و گلگیر ، شب گردی ، بندر جونه ، برارم مسعود ،  عادل آباد ، وکیل ، زندان ، بازداشت ، هایلار ، رجبی 3 ، کلارک ، ویفر ، سرهنگ ، باغ ارم ، عفیف اباد ، اوستا فرخ ، مهدی و جنگولک بازی و ارامش بعد گریه تو بالکن بالای یشلز .....


کافه معینی ....

یا رب

نرگس ساقی از مستی ، صد جام نداشت ، سر هر کوی گذر این همه می خانه نبود . این پست برای هیرادم هست . هیرادم مراقب خودت و سلامتیت باش . یادت به قرارمون باشه ..  

خوب نیستم همین ، تمی دوتم دردم چیه نمی دونم ؟ نمی دونم ؟  تو این کافه تا میام دپ میشم ؟ اما جایی جز کافه ندارم ، ...


آمدم بحر چه بود ؟ به کجا میروم آخر .....

سپاس از دینگ دینگ

اون دینگ من نیستی پس مهم نیست /  ته سیگار و عادت اون کافه / بازگشت تو و دل سوخته من  / هیراد و خونه نشین شدن هاش /  سیروس و تنهایی هاش / خودم و تنها شدن هام و روز های بی دل خوشی /  پیپ و بیمارستان / ترجمه و شروع کار / یه دختر با روحیه شاد و پر از دل خوشی


2 شب /  خونه تنهایی /  فاقد کلاس سی / نیسان بازی سفید / گرد کیری میز کافه / مهمان کرمانی و .......

تقیر روزگار

سیب رفت و برگشت اما نمی دونم ؟  دو راهی یا همون تک راهی ؟ فرمول یک یا کورس بقیه ، شاید دل خوشی جدید ، شاید ماله کشی اما میدونم همون بی دلخوشیگی هست تو یه غالب جدید ..




یه شال گلبه ای  ، پیراهن مشکی ، ساپورت مدل دار و یه فون جدید و ترانلیت جدید ....

من همون ممل ...

همش نت

من و سیروس ، کاکام هم نیست ، کافه تعطیل ، معین ، پیراهن صورتی ، کفش زرد ، تنهایی ، شلوار قرمز ، نوشته و نت ها پرینت شده تو اتاق عزلت تنهایی ، من و من و.... ، خنده های بدون دلخوشی ، دل تکه تکه ....

تو نیستی

این نشون میده تو اون نیستی ، ادم هر چقدر بدی کرده باشه و دورغ اما اگه بخوای با یه خاطره زندگی بکنی باید اون خاطره خوب باشه  مثل خاطره خوب یه سفر ....

اردیجهنم

نمی دونم ؟ تو این چند روز که ننوشتم ؟  این دینگ دینگ همون دینگ دینگ خودمونه ؟ اگر خودتی یه نشونه دیگه بده ؟  نشونه بشهت گمشده تو شیراز ؟ اگر هم خودت نیستی چه فرقی می کنه دل خوشی کی هستم یا نیستم مهم اینه که دل خوش نیستم ، مهم نبودن خیلی چیز ها تو زندگی ادم هست مهمه اینه که یکی بشه همه زندگیت اما دیگه نباشه ..... !


هیراد هم نیست باش درد دل کنیم مردیم از بس آه کشیدیم ،  30 روز هم رفت زندان انگار دیگه پیداش نیست ، چه قدر خوبه یکی هم دردت باشه ،  تنها ی تنها مثل همیشه ...



2:33 شب ، کافه ، انوشیروان روحانی و معین ، من و حسینی هفت تا ختر داری کار میکنی و اینها ...  ،  خستگی یه درد  و یه درد جدید تر ...... ، یه عکس ، یه فلش پر از عکس های قدیمی ، یه دل به دل خوشی ....