دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

گریه نکن

دلم گرفته آسمون  ببار واسه دلم .....

چترت را از روی سرت بردار

امشب منم و عکس تو که تو قابه  نفرین به من دلم برات بی تابه  نمی دونی نمی فهمی زجر نفس های آخر را دارم میکشم لعنت به تو به خود تو .... 

 

برو ....

الانه خیلی اعصابم خورده . دیگه نمی لرزه تنم خیال نکن یاد تو ام وقتی که بارون مبگره ... برو تو هم مثل همه گربه صفتی ......... دیگه قیدم را بزن چون من قیدتو  زدم ....... 

 

 

چقدر دوست دارم تنها باشم اینم روزگار بی وفا اینم روزی با حسرت اینم یه زندگی تنها اینم داستان های تکراری تنهایی .

اسفند از جنس پاییز

چند وقته لمست نکردم دست گرمتو تو دستم نگرفتم اما بازم میگم این روز ها هم میگذره ما با این امید زنده هستیم . دیشب با ه رفتیم خرمشهر یه بار دیگه دست تو دست من چشمتو چشم . ناراحت بودی از یه چیزی اما نگفتی ؟