دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی


 یا حسین
ایام حسینی که میشه آدم یاد بچگی هاش میوفته یاد اون زمان که تو دسته ها هیات ها می رفتی ( سینه  زنجیر ) یادش بخیر چه دورانی بود  اصلا این بچه گی چی هست ؟ که تا آخر عمرت تو ذهنته  و فرگت نمیشه . حالا هم که بزرگ شدی دوست داری به کوچکی بر گردی عجب روزگاری غریبی هست نازنین عجب روزگاری
خدایا به حرمت خون حسین کمکم
برای ابوالفضل العباس (س)
چشمی کنار علقمه دستان سرخ را
در انتظار سبز شدن اشک می دهد
تا آبروی مشک نریزد بروی دشت
تا حرمت درفش نیفتد
!به روی خاک

نظرات 4 + ارسال نظر
ناناز 30 بهمن 1383 ساعت 08:06 ب.ظ http://onlymahsa.blogsky.com

سلام
خسته نباشید.

ناناز 30 بهمن 1383 ساعت 10:20 ب.ظ http://onlymahsa.blogsky.com

سلام
منم به نوبه خودم شهادت امام حسین رو تسلیت عرض می کنم.

ناناز 1 اسفند 1383 ساعت 09:24 ب.ظ http://onlymahsa.blogsky.com

سلام
از تو به خاطر همه چیز ممنو نم.

امیر بایرنی 2 اسفند 1383 ساعت 04:08 ق.ظ http://hood.blogsky.com

سلام
خوبی

الان دیگه روزگار عوض شده......منکه دیگه نمیبینم بچه ای تو دست و هیئت ها باشه...

بایرن هم کولاک کرد

شاد باشی و بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد