دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

غم

دو سه روزه که خیلی ناراحت تر از قبل شده بودم تا اینکه یه هو خبر فوت یکی از دوستان قدیمی را شنیدم که خیلی ناراحت شدم . بنده خدا ما را ناراحت تر کرد .ولی خوشبحالش که این دنیا را با تمام متعلقاتش رها کرد و رفت .

یادم به یه مثل روسی افتاد که :

  گاهی آنقدر غرق در آرزوهایت هستی که فراموش می کنی آرزوی کسی هستی

نظرات 6 + ارسال نظر
یه رفیق 21 مرداد 1386 ساعت 05:28 ب.ظ

خدا بیامرزد رفتگان را خوبی؟
محمد مواظب زن امریکاییت باش راستی چشم هاش لنزه مال خودشه نیکول کیدمن بچه های امیری براش تیز کردند..حالا بین خودمون باشه یکی ا ز بچه ها عاشقش شده وحشتناک می خواست برو جلو دیروز باهاش صحبت کنه ولی می ترسید بره جلو می گفت پا نمی ده می ترسم بزنم گفتم بابا این زن محمد صانعی کافی نت مهره.. می گم چرا ازدواج کنی؟

یه رفیق 21 مرداد 1386 ساعت 08:27 ب.ظ

با این پیغام باید کونت حسابی پاره شده باشه

خاطره 22 مرداد 1386 ساعت 10:49 ق.ظ http://khaterehkh.blogsky.com/

سلام
حیات نعمته

خدا رحمت کند

مریم 28 مرداد 1386 ساعت 05:19 ب.ظ

...............؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مهسا 12 شهریور 1386 ساعت 10:02 ق.ظ

سلام
تو نه اهل صحبت کردنی برای صلح وسازش نه منطقی
نه اهل زندگی
تو با خودت هم مشکل داری.. مشکل حاد چه برسه به من تو نه اصلا درک می کنی نه می فهمی معلوم نیست کجا داری سیر می کنی.. وقتشه بیدار شی..
در ضمن فکر نمی کنم کاری کرده باشم که نوشتی توبه گرگ مرگه چه طرز تفکر خنده داری بلند شدی این حرفها رو نوشتی خوب از این لالایی ها بلد نبودی که زندگیت به این روز افتاد تازه نوشتی عشق تموم شد عشق اگه بخواد این جوری تموم بشه همون بهتر که تموم بشه بعدشم نشستی
من که نمی دونم این کدوم اراذلی بوده که اومده راجع به من این مطلب نوشته به هرحال برام مهم نیست این تیپ آدم بسیارند ما شااله هم بگم به غیرتت که حرف نداره
بدهن هم که هستی آدم باید بفهمه کجا و کی چه حرفی بزنه..اراده ُِعقل هم کهُ دروغ که دیگه نگو ازحقیقت هم که همیشه فرار....اسم خودت رو چی میزاری؟ با این کارها که می کنی شخصیت من هم زیر سوال بردی .فکر می کردم بعد از این همه مدت خیلی تغییر کرده باشی ولی این بدون هرکی بد کرد با خودش کرد
تو داری با خودت لج می کنی من اگر هر گونه تلاشی کردم برای زندگیم کرده واصلا ناراحت نیستم واگر چیزی بهت گفتم هم میخواستم کمکت کنم ولی متاسفانه مثل اینکه داره ازش سوء استفاده میشه امیدوارم خدا به راه راست هدایتت کنه .

مهسا 12 شهریور 1386 ساعت 10:39 ب.ظ

چرا تلفن رو جواب نمیدی
می ترسی بکشمت مگه من لولو خورخوره ام ...
یا شاید بودم خبر نداشتم لطفا جوا ب د هید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد