دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

مرگ آبی

مرگ در ذهن اقاقی جاریست

مرگ در آب و هوای خوش اندیشه ی سیمین دارد

مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید

مرگ با خوشه انگور می آید به دهان

مرگ در حنجره سرخ_گلو می خواند

مرگ مسؤل قشنگی پر شاپرک است

مرگ گاهی ریحان می چیند

مرگ گاه در سایه نشسته است،به ما می نگرد و همه میدانیم

نظرات 3 + ارسال نظر
طاووس 6 مهر 1386 ساعت 02:11 ب.ظ

لالالالا گل پونه بیا که بدون تو دل خونه
بیا که بدون تو تن خستم لبریز از حس جنونه
لالالا لا گل لاله زندگی بی توواسم محاله
بیا از اون وقتی که رفتی این دل داره همش می ناله
گریه شده کار منو غصه شده همدم من
قطره اشک تو چشمام شده شریک غم من
خونه بدون تو شده مثل یه زندون سوت وکور
من موندم وهق هق واسه خاطره های جور واجور
بیا که با اومدنت تموم میشه دردای من
بیا که وقتی تو باشی قشنگ میشه دنیا ی من
لالالالا گل پونه بیا که بدون تو دل خونه
بیا که بدون تن خستم لبریز از حس جنونه
لالالالا گل لاله زندگی بی تو واسم محاله
بیا از اون وقتی رفتی این دل داره همش می ناله
بدون که تو هق هق من جز غم دوری حرفی نیست
بدون دلیل گریه هام جز بی تو چیزی نیست
برای من که عاشقم عشق همیشگی تویی
اونکه که کنا رش دلخوشم فقط تویی تویی
اونکه که کنارش دلخوشم فقط تویی فقط تویی
لالالالا گل پونه بیا که بدون تو دل خونه
بیا که بدون تو تن خستم لبریز از حس جنونه
لالالا گل لاله زندگی بی تو واسم محاله
بیا از اون وقتی رفتی این دل داره همش می ناله
گریه شده کار ومنو غصه شده همدم من
خونه بدون تو شده مثل یه زندون سوت و کور
من و موندم و هق هق واسه خاطره های جور وواجور
بیا که با اومدنت تموم میشه دردای من
بیا که وقتی تو باشی قشنگ میشه دنیای من
آلبوم من نمی تونم
شعر لالایی
همایون.


سلام دوست عزیز

وبلاگ من به روز شد. لطفا بهم سر بزنید.
منتظرتون هستم.

سکوت یک زن
هر کجا هستم باشم

آسمان مال من است

پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است

چه اهمیت دارد

گاه اگر می رویند

قارچهای غربت؟

هر کجا هستم باشم

آسمان مال من است

پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است

چه اهمیت دارد

گاه اگر می رویند

قارچهای غربت؟
هر کجا هستم باشم

آسمان مال من است

پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است

چه اهمیت دارد

گاه اگر می رویند

قارچهای غربت؟

من نمی دانم

که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است

کبوتر زیباست

و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست

گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد

چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

واژه ها را باید شست

واژه باید خود باد

واژه باید خود باران باشد

چتر ها را باید بست

زیر باران باید رفت

فکر را خاطره را زیر باران باید برد

با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

دوست را زیر باران باید دید

عشق را زیر باران باید جست


من نمی دانم

که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است

کبوتر زیباست

و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست

گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد

چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

واژه ها را باید شست

واژه باید خود باد

واژه باید خود باران باشد

چتر ها را باید بست

زیر باران باید رفت

فکر را خاطره را زیر باران باید برد

با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

دوست را زیر باران باید دید

عشق را زیر باران باید جست


اگر مرگ نبود دست ما در پی چیزی می گشت

و بدانیم اگر نور نبود منطق زنده ی پرواز دگرگون می شد

و بدانیم که پیش از مرجلن خلائی بود در اندیشه ی دریاها

مرگ پایان یک کبوتر نیست

مرگ وارونه ی یک زنجره نیست

مرگ در ذهن اقاقی جاریست

مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد

مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می گوید

مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است

گاه در سایه نشسته است به ما می نگرد

و همه می دانیم ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است

و نپرسیم که فواره ی اقبال کجاست؟

و نپرسیم چرا قلب حقیقت آبی است؟
و نپرسیم که فواره ی اقبال کجاست؟

و نپرسیم چرا قلب حقیقت آبی است؟
و نپرسیم که فواره ی اقبال کجاست؟

و نپرسیم چرا قلب حقیقت آبی است؟
زندگی رسم خویشاوندی است

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ

پرسشی دارد اندازه ی عشق

زندگی چیزی نیست که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد

زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد

زندگی مجذور آیینه است

زندگی گل به توان ابدیت

زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست

زندگی هندسه ی ساده و یکسان نفسهاست









برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد