ساعت حدودا ۲ هست . هوا خیلی سرد شده دلم خیلی گرفته بود اما خواابم نبرد ایمیل ها را چک کردم . نمی دونم چم شده ؟ نه ناراحتم ؟ نه خوشحال ؟ نه افسرده ؟ نه داغون ؟ ولی حیرونم از زندگیم ! نمی دونم سرنوشتم چی میشه ؟ مدت زیادیه بهش گفتم اما جوابم را نمی گیر ؟ حق هم داره ! این همه سال ..... .
آهنگ کرخه تا راین . . . . . . .
Midoni bazi baghta hamine, shayad bayad bezari bebini chi mishe?? ya ye rahi be nazare adam byad..
شب
چیزی نیست
جز شب.
و تو
هیچ نیستی
جز تو.
زمزمه کشک است
و نوازش پشم...
از آن لحظه های قرن ناک انتظار
و از آن دقایق طربناک چیرگی
- بگذار بگویمت -
فردا
جز ردّ موازی ناخنها بر پشتی فرتوت
هیچت باقی نمانده است..
به یاد داشته باش که شب
هیچ نیست
جز شب.
و او
هیچ نیست
جز او.
بگذار بخوابد
و صدای خرناس لطیف اش را گوش جان سپار..!
رودخانهها را منحرف کردن
کوه ها را به پشت کشیدن
دریاها را زیرپا گذاشتن
آری می توانم
به جنگ ماشینها رفتن
قانون را به هیچ گرفتن
خشم الهی ...
از این چیزها نمی ترسم
یاد گرفته ام چگونه مشتی بخورم و مشتی بزنم
و برسرجا بنشانم
نه مظلومم و نه پرنده بیآزار
و باید بر زمین افتاده باشم تا ویرانم کنند
زمستان را میشناسم و سرما را
اما زندگی بدون تو را نه!
دیرزمانی است که سکوت را میشناسم
خشونت را و طعم خونین ان را
سرخ از خشم، کبود از درد
این جنگ ها را می دانم و باکی ندارم
یادگرفته ام که از خودم دفاع کنم
اینجا جایی برای نازکی نیست
زمستان را میشناسم و سرما را
اما زندگی بدون تو را نه!
نبرد از پی نبرد، دشوار و دشوارتر
هر لحظه با خود فکر می کردم باید ایستاد
و روز از پی روز میخواهم بدانم
چه کسی بر عشقهای ما فرمان میراند؟
زمستان را میشناسم و سرما را
اما زندگی بدون تو را نه
نمیشناسم
نمیشناسم
**************
برای همسرم
به نام او که تو را آفرید تا آسمانم آبی بماند... .
تو معنای تمام واژه های منی برای عاشقانه هایم به دنبال واژه می
گردم... تو بازهم در من ظهور می کنی...تو باز هم مرا به دنیای خود می
بری....
تو باز هم مثل همیشه به اوج می بریَ...به ناکجا....
لبخند که می زنی پرنده ی دلم بال بال می زند... با این دل پر بریده
چه کنم؟...
می خواهم از آنجایی بگویم که نگاهم در نگاهت حل شد....من عاشق تر شدم و عاشقانه ای
آبستن...در نا کجای ذهنم تو اردو زدی....دلم که دیگر ملک خصوصی توست....و من نوشتم
از بودن تو ...تویی که ...
از تو برای تو و برای دلتنگی های همیشگیم می نویسم... می خوانی و
می گویی سلام بانوی من....و من سلامت را هرباره با سبدی از گلهای
سرخ- به رنگ بوسه- پاسخ می دهم.
و تو ...تو که حجم بودنت به اندازه ی تمام هستی من است....
بگذارید همه بدانند ....بگذارید بدانند.......می خواهم فریاد کنم ....
باشد این بار هم نه....اما می گویم که من تو را بهترین میدانم تو را...می
خواهم ...برای ابد...
خواب سبز رازقی باش
عاشق همیشگی باش
سلام همسرم
happybirthdaymylove
hapybirthdaymylove
hapybirthdaymylove
مبارک باشدت این روز و همه روز
درست پیمان باش
الا یا ایها الساقی ادر کاسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
عاشق روی توام اگر نمی دانی بدان
سوختم در آرزویت گر نمی دانی بدان
سلام یار باوفا*مونسم
عشقو گرفته تفرقه سفر می ری بی بدرقه
تکلیف رویاهامون چی شد دست تو بود بی دقدقه
عاشقی اما نداره جنون که حاشا نداره
از همشون عاشق ترم این دیگه دعوا نداره
ساده نمیشه تو رو داشت باید پیشت ستاره کاشت
ماه و باید از آسمون رو طاق چشم تو گذاشت
من از تو دل نمی کنم عاشق ترینشون منم
سازه مخالف و بزن من ولی دم نمی زنم
***
توشعر بزرگ روزگاری ای مرد
یک باغ گل وشکوفه داری ای مرد
من تشنه یک نگاه عریان هستم
تا سبز شوم به من بباری ای مرد
*حقیقت*
روزی که دلم پیش دلت بود گرو
دستان مرا سخت فشردی که نرو
امروز دلت به دیگری مایل شد
کفشان مرا جفت نمودی که برو.............
گرچه شب تاریک است، دل قوی دار….