دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

خارح

تو خارح اینترنت کیوسکی هم بود قدرت خدا ببین حقدر یشرفته شدن این خارحی ها . دی اح ال نسل حدید نت هست که من اینحان مشاهده کردم البته کیبورد فارسی کامل نبود .  

 

ژ ن . خارح . ایستگاه مترود . ۲۲۸۲۸۴۸۰۸۰  نت هوشمند بین المملی  

 

قناری عزیزم دلم برات تنگ شده .

نظرات 10 + ارسال نظر
ناناز 1 مهر 1387 ساعت 04:44 ب.ظ http://onlynanaz.com

من را به غیر عشق به نامی صدا نکن

غم را دوباره وارد این ماجرا نکن


بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن

با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن


موهات را ببند دلم را تکان نده

در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن


من در کنار توست اگر چشم وا کنی

خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن


بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود

تنها به وصف آینه ها اکتفا نکن


امشب برای ماندنمان استخاره کن

اما به آیه های بدش اعتنا نکن....


یا حق

نانازی 1 مهر 1387 ساعت 08:32 ب.ظ http://onlynanaz.com

سلام نفس

دلتنگم ...

با نگاهت به یکباره


تمام شکوفه ها ی پاییزی


به باغ خشکیده قلبم میریزی


اما با اخم جانسوزت


خشکی پاییز را در من


تداعی می کنی...



آواره تر از هزار مجنون شده ام

با یا د تو از دیار بیرون شده ام


گم کرده مسیر زندگی را انگار

همچون بلمی به روی کارون شده ام




ازدوریت دلگیرم و کم. مینویسم

تنها دو سطری شعر درهم. مینویسم



من مانده ام با یک غروب تلخ و بی روح

اسباب دلتنگی فراهم. مینویسم



اصلا چرا تنهایی و اصلا چرا غم؟

من شاعرم اشعار درهم. مینویسم



از التماس دستهای سر به داران

از خواهش دست شما هم .مینویسم



شعر عبور قلبهامان را برایت

از جاده پر پیچ و پرخم.مینویسم



تکلیف چشمانت زیادو وقت هم کم

باور بکن پشت سر هم. مینویسم



باران خون می آید از چشمانم هر شب

باران چشمت را که نم نم .مینویسم



تا نکته ها از عشق و قلبت گفته باشم

از پاکی آیینه ها هم.مینویسم



ولی بدون دارم از غم مینویسم تا ابد غم. مینویسم..

..............................


اینبار من به سوی تو پرواز میکنم

قانون جاذبه به هم انگار می خورد



دیگر من آن پرنده یک روزه نیستم

این بال و پر به درد همین کار می خورد




من با یقین به عشق تو آغاز میکنم

ایمان من به شک تو هر بار می خورد





هر چند دردعشق من احساس تازه ایست

بر او همیشه تهمت تکرار می خورد




من طالب نوازشم اما در این دیار

سیلی فقط به گونه تبدار می خورد



رقصیده ام به ساز تو با هر غروب که

انگشتهای ناز تو بر تار می خورد



لبهات را به گونه دیگر تکان بده

تنها تکان به خاطر انکار می خورد



با شوق پر کشیده ام امشب به سوی تو

مرغ دلم نگو که به دیوار می خورد

دامون 1 مهر 1387 ساعت 09:56 ب.ظ http://ey-rozegar.persianblog.ir

محمد رفتی از ایران
لی خبرم ازت واسم یه کامنت چیزی بزار
خیلی خوشحالم اگه درست فهمیده باشم

علیرضا 1 مهر 1387 ساعت 11:30 ب.ظ

با سلام ، سر زده وارد وبتون شدم این مطلبتون رو دیدم اول باورم شد ولی بعد از یکم تحقیق و ور رفتم با سرور ضعیف بلاگ سکای فهمیدم که شما آی پی تون از ایرانه ، بعدشم خارج کجاست که اینرنت کیوسکی داره گیم این کشورای عرب کنارمونن که اولا اونا به زور دیال آپ دارن و بعدش کیبوردشون ژ نداره که شما اینجا ژ گذاشتید ( ژ ن . خارح . ایستگاه مترود . ۲۲۸۲۸۴۸۰۸۰ نت هوشمند بین المملی ) بعدم اگه بگیم از کویت که از همه پیشرفته تره باشی اونا انگیلی رو کامپیوتر دارن اصلا فونت فارسی یا عربی ندارن رو کامپیوتراشون ، و اگه از کشورایی مثل آمریکا یا انگلیس باشی دوست عزیز اونا هم فونت فارسی یا عربی رو کامپیوتر ندارن که جناب عالی بتوانید فارسی تایپ کنید . تو ماه رمضان دروغ نگو

قناری تو..... ساناز 2 مهر 1387 ساعت 11:44 ق.ظ

الهی من قربونت بشم
من فدای اون دلتنگیت بشم
به قول خودت
قربون شما................

قناری چوچولو 2 مهر 1387 ساعت 01:27 ب.ظ

امروز یادم به یه چیزی افتاد کلی خندیدم
جای تو هم میون خنده هام خالی کردم
میدونم تو هم بدونی میخندی........
وای ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی

ساناز 2 مهر 1387 ساعت 01:39 ب.ظ

محمدم عزیزه گلم ......
اگه با تموم درخت های دنیا هم نردبون بسازی
بام بازم بازم دستت به سقف دلتنگی هام نمی رسه
فدای وجودت
دلتنگ تر از همیشه با یه بغض تلخ
قناری....

پارکانت 2 مهر 1387 ساعت 04:46 ب.ظ http://parkanet.blogfa.com

گاهی خیال می کنم از من بریده ای
بهتر ز من برای دلت بر گزیده ای
از خود سؤال می کنم آیا چه کرده ام
در فکر فرو میروم از من چه دیده ای
فرصت نمی دهی که کمی در دل کنم
گویا از این نمونه مکرر شنیده ای
از من عبور می کنی و دم نمی زنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای
یک روز می رسد که در آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست خدارا چه دیده ای

سلام و وقتتان بخیر دوست عزیز
لینک شما در وبلاگ پارکانت پیوند شد
من احتیاج به راهنمایی عزیزانی چون شما دارم . به وبلاگ من سری بزن . ممنون میشم .

ساناز 3 مهر 1387 ساعت 11:03 ق.ظ

به نابودی کشوندی تا بدونم همه بود نبودم تو بودی
هر چی باشم بی تو ..........

پارکانت 12 مهر 1387 ساعت 08:42 ب.ظ http://parkanet.blogfa.com

عید طاعت و اطاعت ، توبه و تهذیب نفس مبارک باد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد