دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

بازی تو

کسی به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست به جز خیال تو کسی هنوزم یار من نیست . من از تو نمی گذرم من از تو مبتلا ترم من از تو مبتلا ترم .... این روز ها را یادم نمیره ، یادم نمیره ،  این بی وفایی ها را برای محمد تنها یادم نمی ره . این جواب ندادن ها را یادم نمیره . تو داری میری و من را تنها میزاری من نمی تونم  ببینم تو من را تنها میزاری ، خوب راحتم کردی ، نه بخاطر خودم بلکه بخاطر خودت ، خوب متوجه شدم که خسته شدی ازم .دلیلش را هم نگفتی دلیل تو بی دلیلی بود همین . الانه دارم  شکنجه میشم با خاطراتم . مطمئن باش تو هم یه روز اسیر یه خاطره میشی تو کنج تنهایی میشینی و اشک میریزی ، همون طوری که من اونو تنها  گذاشتم مدت ها پیش حالا نوبت توست که را عذاب بدی . برای خودم متاسفم برای احساسم متاسفم برای این روزها متاسفم که میتونم احساسم و عشقم را بهش ابراز کنم اما چون که .................  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد