دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

رفتن

چند وقت پیش اومدم  ، گفتم که می خوام چیزایی بنویسم چیزایی که تودلم هست و نمی تونم

به زبون بیارمشون ، به خیال خودم می خواستم خودم رو اینجا پیدا کنم ولی خیلی زود فهمیدم اینجا آدم بدتر گم میشه . تو دنیای مجازی همه چی مجازی میشه حرفا  ، درد دل ها و حتی آدما . تصمیم گرفتم برم ، تو گفتی عاشقی درده ، همش بازی این دنیای نامرده ، دیگه برو ، برو تنها بمون جونم که این دنیا ، منم دیوونه کرده ،دیگه می رم ، دیگه می رم ، نمی خوام عاشق بمیرم ،بعد من دیگه می فهمی ، بهترین قلب زمینم ،همه چی مثل یه خوابه ولی افسوس که سرابه ،نقش من آدم کوکی ، نقش تو .....

نظرات 2 + ارسال نظر
ساناز 26 مرداد 1388 ساعت 05:44 ب.ظ

حتی با اینکه هیچ کس مث من عاشق تو نیست
پیش تو آینه چشمام حقیر لایق تو نیست.............

ساناز 26 مرداد 1388 ساعت 05:46 ب.ظ

از این بیشتر نپرس از عشق
نمیدونم نمیدونی.......
تو این تقویم دل مرده کسی اشکاشو نشمرده
کجا دیدی که تنهایی ............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد