دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

آرامش از دست رفته

منو درگیر خودت کن تا جهانم زیرو رو شه
تا سکوت هر شب من با هجومت رو برو شه

بی هوا بدون مقصد سمت طوفان تو می رم
منو درگیر خودت کن تا که آرامش بگیرم

با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه
هر شب حافظه ی من پر تصویر تو می شه

---------------------------------------------------------------------


دریایی از کامنت بود که بیشترشون را حذف کردم . اون چند تا دونه هم داشتانشن را نمی دونم که گفتی آدم گوش هاش مگه درازه ؟


عجب ماه رمضانی بود عجب شب بود ، هیچ وقت یاد هیچ کودمون نمی ره  . . .

فقط حیف نشد حرف آخرم را بزنم ، تو دلموم موند شاید دیگه فرصتی نباشه باز برای گفتنش ...

 

چند ساعت بعد : 


جوابم را گرفتم و گفتم : چه خوبه که ادم ارزش خودش را حفظ کنه ، و اینو بدونه هر کسی لیاقت دوست داشتن و عشق ورزیدن را نداره ....

نظرات 1 + ارسال نظر
ساناز 4 شهریور 1388 ساعت 08:34 ق.ظ

اینو بدونه هر کسی لیاقت دوست داشتن
و عشق ورزیدن را نداره......خیلی جالبه اما منظرت چیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد