کاکام هم سال دیگه اون موقع نیست توی لندن داره مست ، غافل یا قافل از هر کسی هوا خوری میکنه ، علی مونده و حوض شکستش ، وقتی آدم یه مدت خودشو به شادی و سر خوشی میزنه بعد یه مدت با مخ می خوره زمین ؛ از سال نو خوشم نمی یاد چون منو یاد فاصله هام میندازه یاد 25 فروردین بارونی ، یاد 8 فروردین فوتبال آخر ، یاد باغ ، یاد قفس ، یاد گریه و اشک هایی که گاه و بی گاه سرازیز میشه ، یاد 8 اردبیهشت دو سال پیش ، ارتحالی دی سال 87 تو شیراز و دشت ارژن ، یاد بهشت گمشده ، یاد شمال سال 89 با زانتیا ، یاد زمستون 90 بالای جواهر ده ،یاد یاد تنهای هام تو یه اتوبان یخ زده ، یاد اون سرهنگ تو اون کافه زیر زمینی تو شیراز ، یاد نداشته ها تو 33 ، یاد گلی های کافی نت مهر ، یاد روز های مستی ، یاد چیز های که تو سال 90 دلمو بهشون خوش کردم تا 90 تمام شه حالا 90 رفت و شد 91 انگار یاد یه چیز های که شاد تو 92 دوباره تو همین کافه خراب شده دوباره اذیتم کنه ، هیراد میگه همش تقصیر خودته ، راست میگه تقصیر خودمه ، اما چی بگم که نگفتنش بهتره گفتنشه ، این عیدو اصلاً دوست ندارم دوست داشتم نبودم یا اون بود ، خسته خسته از این زندگی خدایا یا ذهنمن را پاک کن یا من را بی احساس و سنگ دل کن ...
آی ی ی...
دنبال کوهی میگردم
که هیچ ک س نشونی ش رو نشناسه
که تنهای ِ تنها بتونم رو به تنهاییش فریاد بزنم و فریادامُ بشنوم
فریادی ازتهِ دل!
بی تو
صبح... تا شب
ثانیه های تمام
روزهای هیچ!
شاید همین است حکایت من و تو
...
ایکاش دستانمان همیشه به سوی هم گشوده بود
همچون بالهای پرندگان
به سوی آسمان
تابی کران
رویای مخملی
شک نکن!
میان ِ شبنم های پنهان در لابه لای گلبرگها
پیدایم می کنی!
خوش به حالت...
هر آنچه درد می کشم
درون من نهفته است:
- گذاشتم فنا شود هر آنچه خوب و شاد بود
سپردمش به دست باد و خود بخواب می زدم!
زمین و آسمان من
تمام دودمان من
حریم امن خانه ام
حریر هر ترانه ام...
همه به باد رفته است و قلب من ش ک س ته است -
و سالهاست "آدمی"
ک س ی به من نگفته است!
عزیز دلم
در جوار سپهر باشم و عاشقانه سماع نکنم؟...تنهایی تو از جنس بی همتایی است.از جنس دردانه بودنت....
وقت یکه تازیم با شیدا بسیار نامت را بردم و سر به آسمان دعایت خواندم.
خدا ازمن قبول کند که بیش از این شرمنده ات نباشم م....
ممنونتم ...ممنونم
به دلم افتاده ، در پائیز ، آن برگ زرد که افتاد ، در بهار سبز میروید...
من ایمان دارم طبیعت دروغ نمیگوید... حرف های تنهایی...
و من هم به گفته های تو ایمان دارم...و در سایه روشن هات زندگی می کنم...
پس همیشه بمان.
تو ای الهه ی همه ی معبد های من ...
ببین که چسان نگاه مستم را قربانی ات کرده ام و در متبرک ترین لحظه های عاشقانه ام چه شکوهمندانه نامت را بر لب ترانه میکنم ...
بگو بخداوند بزرگ عشق که ما هنوز هم در بیکران دوست داشتنت پاینده ایم
بهار هم مثل همه ی اسمهاست .شاید بخاطر اینکه همیشه خوووووووب بوده همه دوست دارند یه طور دیگه بغلش کنند ویه طور دیگه توش شادمانی کنند.همیشه خوب بودن پشتش توقعه.همه ازت متوقع میشن که کامل باشی.سبز باشی .شکوفه بدی.برفها رو آب کنی .صبور باشی . گرم باشی.عطر داشته باشی بدون اینکه خم به ابرو بیاری مثل بهار...
سالت پر ازآرامش وسلامت وعشق ...
امیدوارم همسایگی مون هم تو سال نود ویک همچنان دیوار به دیوار باقی بمونه وکلی تجربه ی زندگی بخش توی این فضای مثلن مجازی ک س ب کنیم وآینه ی عیب نمای هم باشیم...
همسایه آرامم
چقدر قشنگ منو به بهار عاشق ترم کردی....
صبور باشی...
گرم باشی...
عطر داشته باشی...
خلاصه که مست باشی.
من هم امیدوارم که همسایه چون تو همیشه دیوار به دیوارم باشه تا دلم خلوت نباشه...
سالت پر از دلگرمی و شادکامی....انشالله.
می گویند رسم زندگی چنین است
می آیند
می مانند
عادت می دهند
ومی روند
و تو در خود می مانی تنها!!!!
راستی نگفتی...
رسم تو نیز
چنین است؟؟؟!!!!
سال نو و بهاری نو را، فرصتی نو برای تازه شدن و بازنگریستن بر چگونه زیستن میبینم!
• برای وجود نازنینت در این فرصت نو شوری نو برای ساختن و بهتر زیستن آرزو میکنم.
• امیدوارم همیشه سلامت و سرزنده و مهربان و روشن بین باقی بمانی
هر که بیشتر دوست بدارد...بیشتر رنج خواهد برد.....
به روزم انگار.....
دلمان که می گیرد تاوان لحظه هایست که دل می بندیم.
مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم ،مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم
از دلم پرسیدم عشق را خلاصه کن گفت : آغاز ک س ی باش که پایان تو باشد
عاشق تر از این بودم اگر لحظه ی پرواز گر دست نجیب تو کلید قفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر عطر نفس هات در لحظه ی بی همنفسی همنفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر فاصله ها را این آیینه شبزده تکرار نمی کرد
عاشق تر از این بودم اگر این هق هق ما را سایه سرما زده بی خواب نمی کرد
با تو بهترین بودم همسایه خورشیدی تو نقش تبسم را از آیینه دزدیدی
عاشق تر از این بودم اگر در شب وحشت مثل تپش زنجره نایاب نبودی
عاشق تر از این بودم اگر وقت عبورت آن سوی سکوت پنجره خواب نبودی
عاشق تر از این بودی اگر ثانیه ها را اندوه فراموشی من تار نمی کرد
عاشق تر از این بودی اگر این دل ساده اسرار مرا پیش تو اقرار نمی کرد
با تو بهترین بودم همسایه خورشیدی تو نقش تبسم را از آیینه دزدیدی
(¯`v´¯) (¯`v´¯)
`*.¸.*´ `*.¸.*´
Oooo..............
.(__)...oooO....
../ (....(__)......
.../_)...) \........
........(_\.........
Oooo..............
.(__)...oooO....
../ (....(__)......
.../_)...) \........
........(_\.........
با توام دوست داشتنی
_░▒███████
░██▓▒░░▒▓██
██▓▒░__░▒▓██___██████
██▓▒░____░▓███▓__░▒▓██
██▓▒░___░▓██▓_____░▒▓██
██▓ _______________ ░▒▓██
_██▓▒░______________░▒▓██
__██▓▒░____________░▒▓██
___██▓▒░__________░▒▓██
____██▓▒░________░▒▓██
_____██▓▒░_____░▒▓██
______██▓▒░__░▒▓██
_______█▓▒░░▒▓██
_________░▒▓██
_______░▒▓██
_____░▒▓██
بی عشق شبی نیست که خوابم ببرد،
بی جام ک س ی نیست شرابم بدهد ،
گر ساقی زمیخانه جوابم بکند ،بی شک مرگ رهایم نکند.