دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

اردیجهنم

نمی دونم ؟ تو این چند روز که ننوشتم ؟  این دینگ دینگ همون دینگ دینگ خودمونه ؟ اگر خودتی یه نشونه دیگه بده ؟  نشونه بشهت گمشده تو شیراز ؟ اگر هم خودت نیستی چه فرقی می کنه دل خوشی کی هستم یا نیستم مهم اینه که دل خوش نیستم ، مهم نبودن خیلی چیز ها تو زندگی ادم هست مهمه اینه که یکی بشه همه زندگیت اما دیگه نباشه ..... !


هیراد هم نیست باش درد دل کنیم مردیم از بس آه کشیدیم ،  30 روز هم رفت زندان انگار دیگه پیداش نیست ، چه قدر خوبه یکی هم دردت باشه ،  تنها ی تنها مثل همیشه ...



2:33 شب ، کافه ، انوشیروان روحانی و معین ، من و حسینی هفت تا ختر داری کار میکنی و اینها ...  ،  خستگی یه درد  و یه درد جدید تر ...... ، یه عکس ، یه فلش پر از عکس های قدیمی ، یه دل به دل خوشی ....

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 4 خرداد 1391 ساعت 04:03 ق.ظ

dinggggggggggggggg

[ بدون نام ] 4 خرداد 1391 ساعت 04:05 ق.ظ

هوا هروقت که بارونیست . . . . . . . . .

هوای بارونی را درست گفتی اما ؟ نشونه را نگفتی ؟ بهشت گمشده ؟ چند اینچی بود ؟

ding ding 11 خرداد 1391 ساعت 10:18 ب.ظ

ding ding ommad ina ra khond khandid o raft. ding ding

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد