دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

دفتری از خاطرات من ( آبادان پارکانت - سابق )

غمی بزرگ با روزهای همیشه ابری و بدون همراه و تنها بدون #دلخوشی

تکلیفمون با خودمون

معلوم نیست یه روز خوبیم یه روز بد ، یه روز دپ ، روز خواب .....

همه چی داغون ...


پ ن : سرهنگ


آبادان بودم ، تو همون سوعیت قرمز ، گوشی ها خاموش بود و موزیکم روشن ، ....

شما به ما لطف دارید که به یاد ما هستید ، اما من مسلماً، بیشتر به یاد شما هستم ولی به روی خودم نمی یارم ، هر کجا هستی موفق باشی و دلتم شاد ....


امیدوارم کار های ابادان هم زود تر تموم بشه و نمره کامل را بگیری .


نظرات 4 + ارسال نظر
sarhang 13 فروردین 1392 ساعت 03:55 ب.ظ

Na dige abadan nemimunam
unja dige delkhoshi nadatram
yee sob ta asr bishtar abadan nabudam
omidvaram toham moafagh bashio zoodtar karat anjam she

sarhang 21 فروردین 1392 ساعت 01:42 ق.ظ

Ba Hesam cut kardam
alan 2 hafte migzare
ehsas mikonam arumtaram
behtaram
khubamo zendegi mikonam
ruzaye khubie...

فرهاد رفیعی 22 فروردین 1392 ساعت 07:49 ب.ظ

سلام ممد صانعی
خوبی پسر اوضاع احوالت چطوره کافی نت چطوره
دلم برای آبادان و بچه های آبادان یک ریزه شده
دلم برای روزهای گذشته ام در آبادان تنگ شده
اینجا زندگی روی دوره تند لعنتیه
یاد باد یاد گذشته شاد باد این دل زرد و تهی در حسرت دیدار باد
وبلاگ من را هم لینک کن پرنیان نقش
09125655972

فرهاد رفیعی 22 فروردین 1392 ساعت 07:54 ب.ظ

هیچ وقت نوشته هات را با دقت نخونده بودم نوشته هات قشنگه خوشم اومد ........ کافی نت را بستی ؟
خودت بسته نباشی دل من گوش من همیشه بروی درد دلت بازه ........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد